Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




پیدایش 15:1 - Persian Old Version

1 بعد از این وقایع، کلام خداوند دررویا، به ابرام رسیده، گفت: «ای ابرام مترس، من سپر تو هستم، و اجر بسیار عظیم تو.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

1 پس از این وقایع، کلام خداوند در رؤیا به اَبرام در رسیده، گفت: «ای اَبرام، مترس! من سپر تو هستم و تو را پاداشی بس عظیم خواهد بود.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 بعد از این وقایع، خداوند در رویا به ابرام چنین گفت: «ای ابرام نترس، زیرا من همچون سپر از تو محافظت خواهم کرد و اجری بسیار عظیم به تو خواهم داد.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

1 بعد از این ‌اَبرام ‌رؤیایی دید و صدای خداوند را شنید كه‌ به‌ او می‌گوید: «اَبرام‌، نترس‌، من ‌تو را از خطر حفظ‌ خواهم‌ كرد و به‌ تو پاداش ‌بزرگی خواهم‌ داد.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 بعدازاین ‌وقایع، اَبرام ‌رؤیایی دید و صدای خداوند را شنید که‌ به‌ او گفت: «اَبرام‌، نترس‌، من ‌همچون سپر حافظ تو خواهم بود و به‌ تو پاداش ‌بزرگی خواهم‌ داد.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 بعد از این وقایع، کلام خداوند در رویا، به اَبرام رسیده، گفت: «ای اَبرام، مترس! من سپر تو هستم، و پاداش بسیار عظیم تو.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




پیدایش 15:1
65 Iomraidhean Croise  

ابرام گفت: «ای خداوند یهوه، مرا چه خواهی داد، و من بیاولاد میروم، و مختارخانهام، این العاذار دمشقی است؟»


در ساعت، کلام خداوند به وی دررسیده، گفت: «این وارث تو نخواهد بود، بلکه کسیکه از صلب تو درآید، وارث تو خواهدبود.»


و خدا، آواز پسر را بشنید، و فرشته خدا از آسمان، هاجر را ندا کرده، وی را گفت: «ای هاجر، تو را چه شد؟ ترسان مباش، زیراخدا، آواز پسر را در آنجایی که اوست، شنیده است.


و واقع شد بعد از این وقایع، که خداابراهیم را امتحان کرده، بدو گفت: «ای ابراهیم!» عرض کرد: «لبیک.»


و واقع شد بعد از این امور، که به ابراهیم خبر داده، گفتند: «اینک ملکه نیز برای برادرت ناحور، پسران زاییده است.


در همان شب، خداوند بر وی ظاهر شده، گفت: «من خدای پدرت، ابراهیم، هستم. ترسان مباش زیراکه من با تو هستم، و تو را برکت میدهم، و ذریت تو را بخاطر بنده خود، ابراهیم، فراوان خواهم ساخت.»


و پدرشما مرا فریب داده، ده مرتبه اجرت مرا تبدیل نمود ولی خدا او را نگذاشت که ضرری به من رساند.


خدای صخره من که بر او توکل خواهم نمود، سپر من و شاخ نجاتم، برج بلند و ملجای من، ای نجاتدهنده من، مرا از ظلم خواهی رهانید.


و فرشته خداوند به ایلیا گفت: «همراه او به زیر آی و از او مترس.» پس برخاسته، همراه وی نزد پادشاه فرود شد.


و داود به پسر خود سليمان گفت: « قوي و دلير باش و مشغول شو و ترسان و هراسان مباش، زيرا يهُوَه خدا که خداي من مي باشد، با تو است و تا همه کار خدمت خانه خداوند تمام نشود، تو را وا نخواهد گذاشت و تو را ترک نخواهد نمود.


ای خاندان هارون بر خداوندتوکل نمایید. او معاون و سپر ایشان است.


ستر و سپر من تو هستی. به کلام تو انتظار میکشم.


نزد توای خداوند فریاد کردم وگفتم که تو ملجا و حصه من در زمین زندگان هستی.


خداوند صخره من است وملجا و نجاتدهنده من. خدایم صخره من است که در او پناه میبرم. سپر من و شاخ نجاتم و قلعه بلند من.


خداوند نور من و نجات من است از که بترسم؟ خداوند ملجای جان من است از که هراسان شوم؟


لیکن توای خداوند گرداگرد من سپر هستی، جلال من و فرازنده سر من.


به آواز خود نزدخداوند میخوانم و مرا از کوه مقدس خوداجابت مینماید. سلاه.


زیرا توای خداوند مردعادل را برکت خواهی داد، او را به رضامندی مثل سپر احاطه خواهی نمود.


و مردم خواهند گفت: «هرآینه ثمرهای برای عادلان هست. هر آینه خدایی هست که در جهان داوری میکند.»


زیرا که یهوه خداآفتاب و سپر است. خداوند فیض و جلال خواهدداد. و هیچچیز نیکو را منع نخواهد کرد از آنانی که به راستی سالک باشند.


ای خدایی که سپر ما هستی، ببین و به روی مسیح خود نظر انداز.


به پرهای خود تو را خواهدپوشانید و زیر بالهایش پناه خواهی گرفت. راستی او تو را مجن و سپر خواهد بود.


موسی به قوم گفت: «مترسید. بایستید و نجات خداوند را ببینید، که امروز آن را برای شماخواهد کرد، زیرا مصریان را که امروز دیدید تا به ابد دیگر نخواهید دید.


شریر اجرت فریبنده تحصیل میکند، اماکارنده عدالت مزد حقیقی را.


تمامی کلمات خدا مصفی است. او به جهت متوکلان خود سپر است.


به دلهای خائف بگویید: قوی شوید و مترسید اینک خدای شما باانتقام میآید. او با عقوبت الهی میآید و شما رانجات خواهد داد.


اینک خداوند یهوه باقوت میآید و بازوی وی برایش حکمرانی مینماید. اینک اجرت او با وی است و عقوبت وی پیش روی او میآید.


مترس زیرا که من با توهستم و مشوش مشو زیرا من خدای تو هستم. تورا تقویت خواهم نمود و البته تو را معاونت خواهم داد و تو را بهدست راست عدالت خوددستگیری خواهم کرد.


ای کرم یعقوب و شرذمه اسرائیل مترس زیرا خداوند و قدوس اسرائیل که ولی تومی باشد میگوید: من تو را نصرت خواهم داد.


و الان خداوند که آفریننده توای یعقوب، و صانع توای اسرائیل است چنین میگوید: «مترس زیرا که من تو را فدیه دادم و تو را به اسمت خواندم پس تو از آن من هستی.


مترس زیرا که من با توهستم و ذریت تو را از مشرق خواهم آورد و تو رااز مغرب جمع خواهم نمود.


خداوندکه تو را آفریده و تو را از رحم بسرشت و معاون تو میباشد چنین میگوید: ای بنده من یعقوب مترس! وای یشرون که تو را برگزیدهام!


ترسان و هراسان مباشید. آیا از زمان قدیم تو را اخبار و اعلام ننمودم و آیا شما شهود من نیستید؟ آیا غیر از من خدایی هست؟ البته صخرهای نیست و احدی را نمی شناسم.»


من هستم، من که شما را تسلی میدهم. پس تو کیستی که از انسانی که میمیرد میترسی و ازپسر آدم که مثل گیاه خواهد گردید.


لیکن خداوند میگوید: من تو را در آن روزنجات خواهم داد و بهدست کسانی که از ایشان میترسی تسلیم نخواهی شد.


و جان من میگوید که خداوند نصیب من است، بنابراین بر او امیدوارم.


و روز پنجم ماه چهارم سال سیام، چون من در میان اسیران نزد نهر خابور بودم، واقع شد که آسمان گشوده گردید و رویاهای خدارا دیدم.


و روح مرا برداشت و در عالم رویا مرا به روح خدا به زمین کلدانیان نزد اسیران برد و آن رویایی که دیده بودم از نظر من مرتفع شد.


و مرا گفت: «ای پسر انسان بیا و نزد خاندان اسرائیل رفته، کلام مرا برای ایشان بیان کن.


و او گفت: «الان سخنان مرا بشنوید: اگر در میان شما نبیای باشد، من که یهوه هستم، خود را در رویا بر اوظاهر میکنم و در خواب به او سخن میگویم.


و خداوند به هارون گفت: «تو در زمین ایشان هیچ ملک نخواهی یافت، و در میان ایشان برای تو نصیبی نخواهد بود، نصیب تو و ملک تودر میان بنیاسرائیل من هستم.


وحی آن کسیکه سخنان خدا را شنید. و رویای قادرمطلق را مشاهده نمود. آنکه بیفتاد و چشمان اوگشاده گردید.


اما فرشته به زنان متوجه شده، گفت: شما ترسان مباشید!


بدیشان گفت: «ای کمایمانان، چرا ترسان هستید؟» آنگاه برخاسته، بادها و دریا را نهیب کرد که آرامی کامل پدید آمد.


فرشته بدو گفت: «ای زکریا ترسان مباش، زیرا که دعای تو مستجاب گردیده است وزوجه ات الیصابات برای تو پسری خواهد زاییدو او را یحیی خواهی نامید.


فرشته بدو گفت: «ای مریم ترسان مباش زیرا که نزد خدا نعمت یافتهای.


ترسان مباشیدای گله کوچک، زیرا که مرضی پدر شما است که ملکوت را به شما عطافرماید.


گفتند: «کرنیلیوس یوزباشی، مرد صالح و خداترس و نزد تمامی طایفه یهود نیکنام، از فرشته مقدس الهام یافت که تو را به خانه خود بطلبد و سخنان از تو بشنود.»


خواه پولس، خواه اپلس، خواه کیفا، خواه دنیا، خواه زندگی، خواه موت، خواه چیزهای حال، خواه چیزهای آینده، همه از آن شما است،


پس ایشان در میان برادران خود نصیب نخواهندداشت. خداوند نصیب ایشان است، چنانکه به ایشان گفته است.


قوی و دلیر باشید و ازایشان ترسان و هراسان مباشید، زیرا یهوه، خدایت، خود با تو میرود و تو را وا نخواهدگذاشت و ترک نخواهد نمود.»


خدا که در زمان سلف به اقسام متعدد و طریق های مختلف بوساطت انبیا به پدران ما تکلم نمود،


و چون او را دیدم، مثل مرده پیش پایهایش افتادم و دست راست خود را بر من نهاده، گفت: «ترسان مباش! من هستم اول و آخر و زنده؛


خداوند عمل تورا جزا دهد و از جانب یهوه، خدای اسرائیل، که در زیر بالهایش پناه بردی، اجر کامل به تو برسد.»


و کلام خداوند بر سموئیل نازل شده، گفت:


در زمان سابق چون کسی در اسرائیل برای درخواست کردن از خدا میرفت، چنین میگفت: «بیایید تا نزد رائی برویم.» زیرا نبی امروز را سابق رائی میگفتند.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan