Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




عِزرا 9:6 - Persian Old Version

6 و گفتم: «ای خدای من، خجالت دارم و از بلند کردن روی خود بسوی توای خدایم شرم دارم، زیرا گناهان ما بالای سر مازیاده شده، و تقصیرهای ما تا به آسمان عظیم گردیده است.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

6 گفتم: «ای خدای من، شرمسارم و از بلند کردن سر خود در حضور تو شرم دارم، زیرا خطایای ما از سرمان گذشته و تقصیراتمان سر به فلک زده است.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

6 گفتم: «خدایا در نزد تو شرمسارم و خجالت می‌کشم که در حضورت سر بلند کنم، چون گناهان ما از سر ما گذشته و خطاهای ما سر به فلک کشیده است.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

6 و گفتم: «ای خدا، آن‌قدر شرمگین هستم که نمی‌توانم سر خود را در حضور تو بلند کنم. گناهان ما انباشته شده و از سر ما نیز گذشته‌ است و به آسمانها می‌رسد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

6 و گفتم: «ای خدای من، آن‌قدر شرمگین هستم که نمی‌توانم سَرخود را در حضور تو بلند کنم. گناهان ما انباشته شده و از سر ما نیز گذشته‌ به آسمان‌ها می‌رسد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

6 و گفتم: «ای خدای من، خجالت دارم و از بلند کردن روی خود به سوی تو، ای خدایم، شرم دارم، زیرا گناهان ما از سرمان گذشته و تقصیرهای ما سر به فلک زده است.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




عِزرا 9:6
27 Iomraidhean Croise  

لکن مردمان سدوم بسیار شریر و به خداوند خطاکار بودند.


پس اگر ایشان در زمینی که در آن اسیر باشند به خودآمده، بازگشت نمایند و در زمین اسیری خود نزدتو تضرع نموده، گویند که گناه کرده، و عصیان ورزیده، و شریرانه رفتار نمودهایم،


و در آنجا نبی از جانب خداوندعودید نام بود که به استقبال لشکری که به سامره برمی گشتند آمده، به ایشان گفت: «اینک از این جهت که یهوه خدای پدران شما بر یهوداغضبناک میباشد، ایشان را بهدست شما تسلیم نمود و شما ایشان را با غضبی که به آسمان رسیده است، کشتید.


وبعد از همه این بلایایی که بهسبب اعمال زشت وتقصیرهای عظیم ما بر ما وارد شده است، با آنکه توای خدای ما، ما را کمتر از گناهان ما عقوبت رسانیدهای و چنین خلاصیای به ما دادهای،


ای یهوه خدای اسرائیل تو عادل هستی چونکه بقیتی از ما مثل امروزناجی شدهاند، اینک ما به حضور تو درتقصیرهای خویش حاضریم، زیرا کسی نیست که بهسبب این کارها، در حضور تو تواند ایستاد.»


گوشهای تو متوجه و چشمانت گشاده شود و دعای بنده خود را که من در این وقت نزد تو روز و شب درباره بندگانت بنیاسرائیل مینمایم، اجابت فرمایی و به گناهان بنیاسرائیل که به تو ورزیدهایم، اعتراف مینمایم، زیرا که هم من و هم خاندان پدرم گناه کردهایم.


«اینک من حقیر هستم و به تو چه جواب دهم؟ دست خود را به دهانم گذاشتهام.


از این جهت از خویشتن کراهت دارم و در خاک و خاکستر توبه مینمایم.»


زیرا گناهانم از سرم گذشته است. مثل بارگران از طاقتم سنگین ترشده.


جراحات من متعفن و مقروح شده است، بهسبب حماقت من.


پس موسی به حضور خداوند برگشت و گفت: «آه، این قوم گناهی عظیم کرده، و خدایان طلا برای خویشتن ساختهاند.


خداوند میگوید بیایید تا با همدیگر محاجه نماییم. اگر گناهان شما مثل ارغوان باشد مانند برف سفید خواهد شد و اگرمثل قرمز سرخ باشد، مانند پشم خواهد شد.


زیرا که خطایای ما به حضور تو بسیار شده و گناهان ما به ضد ما شهادت میدهد چونکه خطایای ما با ما است و گناهان خود را میدانیم.


پس بارشها بازداشته شد وباران بهاری نیامد و تو را جبین زن زانیه بوده، حیارا از خود دور کردی.


به درستی که بعد از آنکه برگردانیده شدم پشیمان گشتم و بعد از آنکه تعلیم یافتم بر ران خود زدم. خجل شدم و رسوایی هم کشیدم چونکه عارجوانی خویش را متحمل گردیدم.


بابل را معالجه نمودیم اما شفا نپذیرفت. پس آن را ترک کنید و هر کدام از ما به زمین خودبرویم زیرا که داوری آن به آسمانها رسیده و به افلاک بلند شده است.


آیا چون مرتکب رجاسات شدند خجل گردیدند؟ نی ابد خجل نشدند بلکه حیا را احساس ننمودند. بنابراین خداوندمی گوید که «در میان افتادگان خواهند افتاد وحینی که من به ایشان عقوبت رسانم خواهندلغزید.»


آیا چون مرتکب رجاسات شدند خجل گردیدند؟ نی ابد خجل نشدند بلکه حیا را احساس ننمودند بنابراین خداوندمی گوید: در میان افتادگان خواهند افتاد و حینی که من به ایشان عقوبت رسانم خواهند لغزید.»


(و بگوییم ): «ما گناه کردیم و عصیان ورزیدیم و تو عفو نفرمودی.


تا آنکه به یاد آورده، خجل شوی. و خداوند یهوه میفرماید که چون من همه کارهای تو را آمرزیده باشم، بار دیگر بهسبب رسوایی خویش دهان خود را نخواهی گشود.»


پس به گناهان خود و به گناهان پدران خود در خیانتی که به من ورزیده، و سلوکی که به خلاف من نمودهاند، اعتراف خواهند کرد.


پسر وی را گفت، ای پدربه آسمان و به حضور تو گناه کردهام و بعد از این لایق آن نیستم که پسر تو خوانده شوم.


اما آن باجگیر دور ایستاده نخواست چشمان خود را به سوی آسمان بلند کند بلکه به سینه خود زده گفت، خدایا بر من گناهکار ترحم فرما.


پس آن وقت چه ثمر داشتید از آن کارهایی که الان از آنها شرمندهاید که انجام آنهاموت است؟


زیرا گناهانش تا به فلک رسیده و خدا ظلمهایش را به یاد آورده است.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan