Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




عِزرا 9:3 - Persian Old Version

3 پس چون این سخن را شنیدم، جامه و ردای خود را چاک زدم و موی سر و ریش خود را کندم و متحیر نشستم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

3 چون این را شنیدم، جامه و ردای خویش چاک زده، موی سر و ریشم را کندم و مبهوت نشستم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3 وقتی این خبر را شنیدم، جامۀ خود را دریدم، موی سر و ریش خود را کندم و متحیر نشستم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

3 وقتی این را شنیدم، از شدّت غم لباس خود را دریدم، موهای سر و صورتم را ‌کندم و از شدّت غم و ناراحتی بر زمین نشستم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 وقتی این‌ را شنیدم، از شدّت غم لباس خود را دریدم، موهای سروصورتم را ‌کندم و از شدّت غم و ناراحتی بر زمین نشستم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

3 پس چون این سخن را شنیدم، جامه و ردای خود را چاک زدم و موی سر و ریش خود را کندم و متحیر نشستم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




عِزرا 9:3
21 Iomraidhean Croise  

آنگاه داود جامه خود را گرفته، آن را دریدو تمامی کسانی که همراهش بودند، چنین کردند.


پس الیاقیم بن حلقیا که ناظر خانه بود و شبنه کاتب و یوآخ بن آساف وقایع نگار با جامه دریده نزد حزقیا آمدند وسخنان ربشاقی را به او بازگفتند.


و چون این سخنان را شنیدم، نشستم و گریه کرده، ایامی چند ماتم داشتم و به حضور خدای آسمانها روزه گرفته، دعا نمودم.


بنابراین با ایشان مشاجره نموده، ایشان را ملامت کردم و بعضی از ایشان را زدم و موی ایشان را کندم و ایشان را به خدا قسم داده، گفتم: «دختران خود را به پسران آنها مدهید و دختران آنها را به جهت پسران خود و به جهت خویشتن مگیرید.


آنگاه ایوب برخاسته، جامه خود را درید وسر خود را تراشید و به زمین افتاده، سجده کرد


حدت خشم مرا درگرفته است، بهسبب شریرانی که شریعت تو را ترک کردهاند.


پس روح من در من مدهوش شده، و دلم در اندرونم متحیر گردیده است.


خدا را گویید: «چه مهیب است کارهای تو! از شدت قوت تو دشمنانت نزد تو تذلل خواهند کرد!


به بتکده و دیبون به مکان های بلند به جهت گریستن برآمدهاند. موآب برای نبوو میدبا ولوله میکند. بر سر هریکی از ایشان گری است و ریشهای همه تراشیده شده است.


و پادشاه و همه بندگانش که تمامی این سخنان را شنیدند نه ترسیدند و نه جامه خود را چاک زدند.


(ای اورشلیم ) موی خود را تراشیده، دور بینداز و بر بلندیها آوازنوحه برافراز زیرا خداوند طبقه مغضوب خود رارد و ترک نموده است.


پس به تل ابیب نزد اسیرانی که نزد نهر خابور ساکن بودند، رسیدم و در مکانی که ایشان نشسته بودند، در آنجا به میان ایشان هفت روز متحیر نشستم.


و پلاس در برمی کنند و وحشت ایشان را میپوشاند و بر همه چهرهها خجلت و بر جمیع سرها گری میباشد.


آنگاه دانیال که به بلطشصر مسمی میباشد، ساعتی متحیر ماند و فکرهایش او رامضطرب ساخت. پس پادشاه متکلم شده، گفت: «ای بلطشصر خواب و تعبیرش تو را مضطرب نسازد.» بلطشصر در جواب گفت: «ای آقای من! خواب از برای دشمنانت و تعبیرش از برای خصمانت باشد.


آنگاه من دانیال تا اندک زمانی ضعیف وبیمار شدم. پس برخاسته، بهکارهای پادشاه مشغول گردیدم، اما درباره رویا متحیر ماندم واحدی معنی آن را نفهمید.


سر خود را بیمو نسازند، و گوشه های ریش خود را نتراشند، و بدن خود را مجروح ننمایند.


خویشتن را برای فرزندان نازنین خود گر ساز وموی خود را بتراش. گری سر خود را مثل کرکس زیاد کن زیرا که ایشان از نزد تو به اسیری رفتهاند.


و یوشع و مشایخ اسرائیل جامه خود راچاک زده، پیش تابوت خداوند تا شام رو به زمین افتادند، و خاک بهسرهای خود پاشیدند.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan