Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




حزقیال 43:3 - Persian Old Version

3 و مثل منظر آن رویایی بود که دیده بودم یعنی مثل آن رویا که در وقت آمدن من، برای تخریب شهر دیده بودم و رویاهامثل آن رویا بود که نزد نهر خابور مشاهده نموده بودم. پس به روی خود درافتادم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

3 رؤیایی که دیدم، شبیه رؤیایی بود که وقتی برای نابود کردنِ شهر آمد، دیده بودم، و مانند رؤیایی که در کنار نهر کِبار دیده بودم. به روی درافتادم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3 آنچه در این رؤیا دیدم شبیه رؤیایی بود که در کنار رود کِبار دیده بودم و نیز رؤیایی که در آن، او را وقتی برای ویران کردن اورشلیم می‌آمد دیدم. سپس در حضور او به خاک افتادم

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

3 این رؤیا شبیه رؤیایی بود که وقتی‌ خدا برای نابودی اسرائیل آمده بود، دیده بودم و مانند رؤیایی که در کنار رود خابور دیدم. آنگاه با صورت به خاک افتادم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 این رؤیا شبیه رؤیایی بود که وقتی‌ خدا برای نابودی اسرائیل آمده بود، دیده بودم و مانند رؤیایی که در کنار رود خابور دیده بودم. آنگاه با صورت به خاک افتادم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

3 و شبیه آن رویایی بود که دیده بودم یعنی شبیه آن رویا که در وقت آمدن من، برای ویرانی شهر دیده بودم و رویاها مثل آن رویا بود که نزد رود خابور مشاهده نموده بودم. پس به روی خود در‌افتادم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




حزقیال 43:3
13 Iomraidhean Croise  

بدان که تو را امروز بر امتها و ممالک مبعوث کردم تا از ریشه برکنی و منهدم سازی و هلاک کنی و خراب نمایی و بنا نمایی و غرس کنی.»


پس برخاسته، به هامون بیرون رفتم و اینک جلال خداوند مثل جلالی که نزد نهر خابور دیده بودم، در آنجا برپاشد و من به روی خود درافتادم.


«ای پسر انسان برای جمعیت مصر ولوله نما و هم اورا و هم دختران امت های عظیم را با آنانی که به هاویه فرود میروند، به اسفلهای زمین فرود آور.


پس مرا از راه دروازه شمالی پیش روی خانه آورد و نگریستم و اینک جلال خداوند خانه خداوند را مملو ساخته بود و بروی خوددرافتادم.


و اینک جلال خدای اسرائیل مانند آن رویایی که در هامون دیده بودم ظاهر شد.


و او به آواز بلند به گوش من ندا کرده، گفت: «وکلای شهر را نزدیک بیاور و هرکس آلت خراب کننده خود را در دست خود بدارد.»


پس چشم من نیز شفقت نخواهد کرد و من رحمت نخواهم فرمود، بلکه رفتار ایشان را بر سر ایشان خواهم آورد.»


و جلال خدای اسرائیل از روی آن کروبی که بالای آن بود به آستانه خانه برآمد و به آن مردی که به کتان ملبس بود و دوات کاتب را درکمر داشت خطاب کرد.


و به آنان به سمع من گفت که در عقب او از شهربگذرید و هلاک سازید و چشمان شما شفقت نکند و ترحم منمایید.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan