Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




خروج 32:26 - Persian Old Version

26 آنگاه موسی به دروازه اردو ایستاده، گفت: «هرکه به طرف خداوندباشد، نزد من آید.» پس جمیع بنی لاوی نزد وی جمع شدند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

26 پس در مدخل اردوگاه ایستاد و گفت: «هر که طرف خداوند است نزد من آید.» پس تمام لاویان نزد او گرد آمدند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

26 کنار دروازهٔ اردوگاه ایستاد و با صدای بلند گفت: «هر که طرف خداوند است پیش من بیاید.» تمام طایفهٔ لاوی دور او جمع شدند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

26 بنابراین در مقابل دروازهٔ اردوگاه ایستاده فریاد کرد و گفت: «تمام کسانی‌که طرف خداوند هستند، اینجا نزد من بیایند.» تمام طایفهٔ لاوی به نزد موسی رفتند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

26 بنابراین در مقابل دروازۀ اردوگاه ایستاده فریاد کرد و گفت: «تمام کسانی‌ که با خداوند هستند، اینجا نزد من بیایند.» تمام طایفۀ لاوی نزد موسی رفتند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

26 آنگاه موسی به دروازه اردو ايستاده، گفت: «هر ‌که به طرف خداوند باشد، نزد من آيد.» پس تمامی پسران لاوی نزد وی جمع شدند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




خروج 32:26
8 Iomraidhean Croise  

و یکی از خادمان یوآب نزدوی ایستاده، گفت: «هرکه یوآب را میخواهد وهرکه به طرف داود است، در عقب یوآب بیاید.»


و او به سوی پنجره نظر افکنده، گفت: «کیست که به طرف من باشد؟ کیست؟» پس دو سه نفر ازخواجگان به سوی او نظر کردند.


اگر خداوند مددکار من نمی بود، جان من به زودی در خاموشی ساکن میشد.


و چون موسی قوم رادید که بیلگام شدهاند، زیرا که هارون ایشان رابرای رسوایی ایشان در میان دشمنان ایشان بیلگام ساخته بود،


او بدیشان گفت: «یهوه، خدای اسرائیل، چنین میگوید: هر کس شمشیر خود رابر ران خویش بگذارد، و از دروازه تا دروازه اردوآمد و رفت کند، و هر کس برادر خود و دوست خویش و همسایه خود را بکشد.»


هرکه با من نیست، برخلاف من است و هرکه با من جمع نکند، پراکنده سازد.


که درباره پدر و مادر خود گفت که ایشان را ندیدهام و برادران خود را نشناخت. و پسران خود راندانست. زیرا که کلام تو را نگاه میداشتند. و عهدتو را محافظت مینمودند.


و واقع شد چون یوشع نزد اریحا بود که چشمان خود را بالا انداخته، دید که اینک مردی با شمشیر برهنه در دست خود پیش وی ایستاده بود. و یوشع نزد وی آمده، او را گفت: «آیا تو از ماهستی یا از دشمنان ما؟»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan