اِستر 4:1 - Persian Old Version1 و چون مردخای از هرآنچه شده بود اطلاع یافت، مردخای جامه خود را دریده، پلاس با خاکستر در بر کرد و به میان شهر بیرون رفته، به آواز بلند فریاد تلخ برآورد. Faic an caibideilهزارۀ نو1 چون مُردِخای از تمامی آنچه انجام شده بود آگاهی یافت، جامه بر تن درید و پلاس و خاکستر در بر کرده، به میان شهر درآمد و با صدای بلند به تلخی بگریست. Faic an caibideilکتاب مقدس، ترجمۀ معاصر1 وقتی مردخای از این توطئه باخبر شد، از شدت غم، لباس خود را پاره کرد و پلاس پوشیده خاکستر بر سر خود ریخت و با صدای بلند گریهٔ تلخی سر داده از میان شهر گذشت Faic an caibideilمژده برای عصر جدید1 وقتی مردخای از این امر اطّلاع یافت، از شدّت ناراحتی لباس خود را درید و پلاس بر تن کرد. خاکستر بر سر خود ریخت و در کوچههای شهر راه میرفت و با صدای بلند گریه و زاری میکرد، Faic an caibideilمژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳1 وقتی مُردِخای از این امر اطّلاع پیدا کرد، از شدّت ناراحتی لباس خود را درید و پلاس بر تن کرد و خاکستر بر سَرخود ریخته در کوچههای شهر راه میرفت و با صدای بلند گریه و زاری میکرد Faic an caibideilکتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده1 و چون مُردِخای از هر آنچه شده بود اطلاع یافت، جامه خود را دریده، پلاس و خاکستر در بر کرد و به میان شهر بیرون رفته، به صدای بلند فریاد تلخ برآورد. Faic an caibideil |