Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِستر 2:15 - Persian Old Version

15 و چون نوبه استر، دختر ابیحایل، عموی مردخای که او را بجای دختر خود گرفته بودرسید که نزد پادشاه داخل شود، چیزی سوای آنچه هیجای، خواجهسرای پادشاه و مستحفظزنان گفته بود نخواست و استر در نظر هرکه او رامی دید، التفات مییافت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

15 چون نوبت به اِستر، یعنی دختر اَبیحایِل و دخترعموی مُردِخای که او را به دختری گرفته بود، رسید تا نزد پادشاه رود، او جز آنچه هیجای، خواجه‌سرای پادشاه و سرپرست زنان توصیه کرده بود، چیزی نخواست. اِستر نظر لطف همۀ کسانی را که او را می‌دیدند، جلب می‌کرد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

15 استر دختر ابیحایل و ابیحایل عموی مُردِخای بود. (مردخای استر را به فرزندی گرفته بود). وقتی نوبت استر رسید که نزد پادشاه برود، او مطابق توصیهٔ خواجه هیجای خود را آراست. هر که استر را می‌دید او را می‌ستود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

15 سرانجام، نوبت استر فرا رسید که نزد پادشاه برود. او فرزند ابیحایل، دختر عموی مردخای بود و مردخای او را به فرزندی قبول کرده بود. او طبق هدایت هیجای لباس پوشید و هر که او را می‌دید، تحسینش می‌کرد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

15 سرانجام، نوبت اِستر فرارسید که نزد پادشاه برود. او فرزند اَبیحایل دختر عموی مُردِخای بود و مُردِخای او را به فرزندی قبول کرده بود. او طبق هدایت هیجای لباس پوشید و هرکه او را می‌دید، تحسینش می‌کرد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

15 و چون نوبت استر، دختر ابیحایِل، عموی مُردِخای که او را به دختری خود گرفته بود، رسید که نزد پادشاه داخل شود، چیزی غیر از آنچه هیجای، خواجه‌سرای پادشاه و سرپرست زنان توصیه کرده بود، نخواست. اِستر در نظر هر ‌که او را می دید، التفات می‌یافت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِستر 2:15
10 Iomraidhean Croise  

در وقت شام داخل میشد و صبحگاهان به خانه دوم زنان، زیر دست شعشغاز که خواجهسرای پادشاه و مستحفظ متعهها بود، برمی گشت و بار دیگر، نزد پادشاه داخل نمی شد، مگر اینکه پادشاه در او رغبت کرده، او را بنام بخواند.


پس استر را نزداخشورش پادشاه، به قصر ملوکانهاش در ماه دهم که ماه طیبیت باشد، در سال هفتم سلطنت اوآوردند.


و پادشاه در همه ولایتهای مملکت خود وکلا بگمارد که همه دختران باکره نیکو منظر را به دارالسلطنه شوشن در خانه زنان زیر دست هیجای که خواجهسرای پادشاه ومستحفظ زنان میباشد، جمع کنند و به ایشان اسباب طهارت داده شود.


در آنروز اخشورش پادشاه، خانه هامان، دشمن یهود را به استر ملکه ارزانی داشت. و مردخای در حضور پادشاه داخل شد، زیرا که استر او را از نسبتی که با وی داشت خبر داده بود.


واستر ملکه، دختر ابیحایل و مردخای یهودی، به اقتدار تمام نوشتند تا این مراسله دوم را درباره فوریم برقرار نمایند.


ترس خداوند ادیب حکمت است، وتواضع پیشرو حرمت میباشد.


اما کبوتر من و کامله من یکی است. او یگانه مادرخویش و مختاره والده خود میباشد. دختران اورا دیده، خجسته گفتند. ملکهها و متعهها بر اونگریستند و او را مدح نمودند.


من دیوار هستم و پستانهایم مثل برجهااست. لهذا در نظر او ازجمله یابندگان سلامتی شدهام.


و او را ازتمامی زحمت او رستگار نموده، در حضورفرعون، پادشاه مصر توفیق و حکمت عطا فرمودتا او را بر مصر و تمام خاندان خود فرمان فرما قرارداد.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan