Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




جامعه 4:1 - Persian Old Version

1 پس من برگشته، تمامی ظلمهایی را که زیرآفتاب کرده میشود، ملاحظه کردم. واینک اشکهای مظلومان و برای ایشان تسلی دهندهای نبود! و زور بطرف جفاکنندگان ایشان بود اما برای ایشان تسلی دهندهای نبود!

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

1 دیگر بار نگریستم و همۀ ظلمهایی را که زیر آفتاب می‌شود، دیدم: اینک اشکهای مظلومان، و تسلی‌دهنده‌ای برای ایشان نبود؛ قدرت نزد کسانی بود که بر ایشان ظلم روا می‌داشتند، اما ایشان را تسلی‌دهنده‌ای نبود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 سپس ظلمهایی را که در زیر این آسمان می‌شد مشاهده کردم. اشکهای مظلومانی را دیدم که فریادرسی نداشتند. قدرت در دست ظالمان بود و کسی نبود که به داد مظلومان برسد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

1 آنگاه دوباره در مورد ظلم و ستمی که در این جهان جریان دارد، فکر کردم. مردم مظلوم را دیدم که اشک می‌ریزند، امّا هیچ‌کس آنها را تسلّی نمی‌دهد. کسی به دادشان نمی‌رسد، چون کسانی‌که بر آنها جفا می‌کنند دارای زور و قدرت هستند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 آنگاه در مورد ظلم و ستمی که در زیر آفتاب جریان دارد، فکر کردم. مردم مظلوم را دیدم که اشک می‌ریزند، امّا هیچ‌کس آن‌ها را تسلّی نمی‌داد و کسی به دادشان نمی‌رسید، چون کسانی‌ که بر آن‌ها جفا می‌کردند، دارای زور و قدرت هستند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 پس من برگشته، تمامی ظلمهایی را که زیر آفتاب کرده می‌شود، ملاحظه کردم. و اینک اشکهای مظلومان و برای ایشان تسلی دهنده‌ای نبود! و قدرت نزد جفاکنندگان ایشان بود، اما برای ایشان تسلی دهنده‌ای نبود!

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




جامعه 4:1
51 Iomraidhean Croise  

من نیز مثل شمامی توانستم بگویم، اگر جان شما در جای جان من میبود، و سخنها به ضد شما ترتیب دهم، و سرخود را بر شما بجنبانم،


از کثرت ظلمها فریاد برمی آورند واز دست زورآوران استغاثه میکنند،


برگردید و بیانصافی نباشد، و باز برگردید زیرا عدالت من قایم است.


جهان بهدست شریران داده شده است و روی حاکمانش را میپوشاند. پس اگر چنین نیست، کیست که میکند؟


خداوند میگوید: «بهسبب غارت مسکینان و ناله فقیران، الان برمی خیزم و او را در نجاتی که برای آن آه میکشد برپا خواهم داشت».


به طرف راست بنگر و ببین که کسی نیست که مرا بشناسد. ملجا برای من نابود شد. کسی نیست که در فکرجان من باشد.


نزد توای خداوند فریاد کردم وگفتم که تو ملجا و حصه من در زمین زندگان هستی.


اشکهایم روز و شب نان من میبود، چون تمامی روز مرا میگفتند: «خدای تو کجاست؟»


به خدا گفتهام: «ای صخره من چرا مرا فراموش کردهای؟» چرا بهسبب ظلم دشمن ماتمکنان ترددبکنم؟


عار، دل مراشکسته است و به شدت بیمار شدهام. انتظارمشفقی کشیدم، ولی نبود و برای تسلی دهندگان، اما نیافتم.


مرا برای خوراک زردآب دادند وچون تشنه بودم مرا سرکه نوشانیدند.


نان ماتم رابدیشان میخورانی و اشکهای بیاندازه بدیشان مینوشانی؟


گفت: «چون قابله گری برای زنان عبرانی بکنید، و بر سنگها نگاه کنید، اگر پسر باشد او رابکشید، و اگر دختر بود زنده بماند.»


و فرعون قوم خود را امر کرده، گفت: «هر پسری که زاییده شود به نهر اندازید، وهر دختری را زنده نگاه دارید.


جمیع برادران مرد فقیر از او نفرت دارند، وبه طریق اولی دوستانش از او دور میشوند، ایشان را به سخنان، تعاقب میکند و نیستند.


مرد رئیس که بر مسکینان ظلم میکند مثل باران است که سیلان کرده، خوراک باقی نگذارد.


چون عادلان افزوده گردند قوم شادی میکنند، اما چون شریران تسلط یابند مردم ناله مینمایند.


و نیز مکان انصاف را زیر آسمان دیدم که در آنجا ظلم است و مکان عدالت را که در آنجا بیانصافی است.


اگر ظلم را بر فقیران و برکندن انصاف وعدالت را در کشوری بینی، از این امر مشوش مباش زیرا آنکه بالاتر از بالا است ملاحظه میکندو حضرت اعلی فوق ایشان است.


به درستی که ظلم، مرد حکیم را جاهل میگرداند و رشوه، دل را فاسد میسازد.


این همه را دیدم و دل خود را بر هر عملی که زیر آفتاب کرده شود مشغول ساختم، وقتی که انسان بر انسان به جهت ضررش حکمرانی میکند.


زیرا که تاکستان یهوه صبایوت خاندان اسرائیل است و مردان یهودا نهال شادمانی او میباشند. و برای انصاف انتظارکشید و اینک تعدی و برای عدالت و اینک فریادشد.


و آن را بهدست آنانی که برتو ستم مینمایند میگذارم که بهجان تومی گویند: خم شو تا از تو بگذریم و تو پشت خودرا مثل زمین و مثل کوچه به جهت راه گذریان گذاشتهای.


پایهای ایشان برای بدی دوان و به جهت ریختن خون بیگناهان شتابان است. افکار ایشان افکار شرارت است ودر راههای ایشان ویرانی و خرابی است.


و برای ماتم گری نان را پاره نخواهند کرد تاایشان را برای مردگان تعزیت نمایند و کاسه تعزیت را با ایشان برای پدر یا مادر ایشان هم نخواهند نوشید.


بهسبب این چیزها گریه میکنم. از چشم من، از چشم من آب میریزد زیرا تسلی دهنده وتازه کننده جانم از من دور است. پسرانم هلاک شدهاند زیرا که دشمن، غالب آمده است.


صهیون دستهای خود را دراز میکند امابرایش تسلی دهندهای نیست. یهوه درباره یعقوب امر فرموده است که مجاورانش دشمن اوبشوند، پس اورشلیم در میان آنها مکروه گردیده است.


شبانگاه زارزار گریه میکند و اشکهایش بررخسارهایش میباشد. از جمیع محبانش برای وی تسلی دهندهای نیست. همه دوستانش بدوخیانت ورزیده، دشمن او شدهاند.


نجاست او در دامنش میباشد و آخرت خویش را به یاد نمی آورد. و بطور عجیب پست گردیده، برای وی تسلی دهندهای نیست. ای یهوه مذلت مرا ببین زیرا که دشمن تکبر مینماید.


زیرا خداوند میگوید: آنانی که ظلم و غارت را در قصرهای خود ذخیره میکنندراست کرداری را نمی دانند.


بر قصرهای اشدود و بر قصرهای زمین مصرندا کنید و بگویید بر کوههای سامره جمع شوید و ملاحظه نمایید که چه هنگامه های عظیم دروسط آن و چه ظلمها در میانش واقع شده است.


و این را نیزبار دیگر بعمل آوردهاید که مذبح خداوند را بااشکها و گریه و ناله پوشانیدهاید و از این جهت هدیه را باز منظور نمی دارد و آن را از دست شمامقبول نمی فرماید.


و شمابرگشته، در میان عادلان و شریران و در میان کسانی که خدا را خدمت مینمایند و کسانی که او را خدمت نمی نمایند، تشخیص خواهید نمود.


و من برای داوری نزد شما خواهم آمد و به ضد جادوگران وزناکاران و آنانی که قسم دروغ میخورند و کسانی که بر مزدور در مزدش و بیوهزنان و یتیمان ظلم مینمایند و غریب را از حق خودش دورمی سازند و از من نمی ترسند، بزودی شهادت خواهم داد. قول یهوه صبایوت این است.


لیکن این همه شد تا کتب انبیا تمام شود.» در آن وقت جمیع شاگردان او را واگذارده، بگریختند.


میوه زمینت ومشقت تو را امتی که نشناختهای، خواهند خورد، و همیشه فقط مظلوم و کوفته شده خواهی بود.


پس دشمنانت را که خداوندبر تو خواهد فرستاد در گرسنگی و تشنگی وبرهنگی و احتیاج همهچیز خدمت خواهی نمود، و یوغ آهنین بر گردنت خواهد گذاشت تا تورا هلاک سازد.


اینک مزد عمله هایی که کشته های شما را درویدهاند و شما آن را به فریب نگاه داشتهاید، فریاد برمی آورد و ناله های دروگران، به گوشهای رب الجنود رسیده است.


و بنیاسرائیل نزد خداوندفریاد کردند، زیرا که او را نهصد ارابه آهنین بود وبر بنیاسرائیل بیست سال بسیار ظلم میکرد.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan