Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




جامعه 2:16 - Persian Old Version

16 زیرا که هیچ ذکری از مردحکیم و مرد احمق تا به ابد نخواهد بود. چونکه در ایام آینده همهچیز بالتمام فراموش خواهدشد. و مرد حکیم چگونه میمیرد آیا نه مثل احمق؟

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

16 زیرا از حکیم نیز چون نادان یادی تا ابد نخواهد بود، بلکه در ایام آینده همه چیز به‌تمامی فراموش خواهد شد. مگر جز این است که حکیم نیز همچون نادان خواهد مرد؟

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

16 زیرا حکیم و احمق هر دو می‌میرند و به فراموشی سپرده می‌شوند و دیگر هرگز یادی از آنها نخواهد بود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

16 زمانی می‌رسد که نه یادی از مرد حکیم باقی می‌ماند و نه از مرد احمق، بلکه هر دو فراموش خواهند شد. مرد احمق همان‌گونه می‌میرد که مرد حکیم خواهد مرد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

16 زمانی می‌رسد که نه یادی از مرد حکیم باقی می‌ماند و نه از مرد احمق، بلکه هر دو به‌کل فراموش خواهند شد. مرد احمق همان‌گونه می‌میرد که مرد حکیم خواهد مرد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

16 زیرا که هیچ اسمی از مرد حکیم و مرد احمق تا به ابد نخواهد بود. چونکه در دوران آینده همه ‌چیز به تمامی فراموش خواهد شد. مگر جز این است که مرد حکیم همانند مرد احمق می‌میرد؟

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




جامعه 2:16
17 Iomraidhean Croise  

و پادشاه برای ابنیر مرثیه خوانده، گفت: «آیا باید ابنیر بمیرد به طوری که شخص احمق میمیرد.


زیرا که باد بر آن میوزد ونابود میگردد و مکانش دیگر آن را نمی شناسد.


زیرا میبیند که حکیمان میمیرند. و جاهلان و ابلهان با هم هلاک میگردند و دولت خود را برای دیگران ترک میکنند.


آیا کارعجیب تو در ظلمت اعلام میشود و عدالت تودر زمین فراموشی؟


و یوسف و همه برادرانش، و تمامی آن طبقه مردند.


اما پادشاهی دیگر بر مصربرخاست که یوسف را نشناخت.


حکمت مرد زیرک این است که راه خود رادرک نماید، اما حماقت احمقان فریب است.


ذکری از پیشینیان نیست، و از آیندگان نیز که خواهند آمد، نزدآنانی که بعد از ایشان خواهند آمد، ذکری نخواهد بود.


چشمان مرد حکیم در سر وی است اما احمق در تاریکی راه میرود. با وجود آن دریافت کردم که بهر دو ایشان یک واقعه خواهد رسید.


پس در دل خود تفکر کردم که چون آنچه به احمق واقع میشود، به من نیز واقع خواهد گردید، پس من چرا بسیار حکیم بشوم؟ و در دل خود گفتم: این نیز بطالت است،


زیرا که مرد حکیم را از احمق چه برتری است؟ و برای فقیری که میداند چه طور پیش زندگان سلوک نماید، چه فایده است؟


رفتن به خانه ماتم از رفتن به خانه ضیافت بهتر است زیرا که این آخرت همه مردمان است و زندگان این را در دل خود مینهند.


و همچنین دیدم که شریران دفن شدند، و آمدند و از مکان مقدس رفتند و درشهری که در آن چنین عمل نمودند فراموش شدند. این نیز بطالت است.


و در آن شهر مردی فقیر حکیم یافت شد، که شهر را به حکمت خود رهانید، اما کسی آن مرد فقیر را بیاد نیاورد.


زانرو که زندگان میدانند که باید بمیرند، امامردگان هیچ نمی دانند و برای ایشان دیگر اجرت نیست چونکه ذکر ایشان فراموش میشود.


آنگاه ترسندگان خداوند با یکدیگر مکالمه کردند و خداوند گوش گرفته، ایشان را استماع نمود و کتاب یادگاری به جهت ترسندگان خداوند و به جهت آنانی که اسم او را عزیزداشتند مکتوب شد.


و چنانکه مردم را یک بار مردن و بعد از آن جزا یافتن مقرر است،


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan