Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




دانیال 2:23 - Persian Old Version

23 ای خدای پدران من تو راشکر میگویم و تسبیح میخوانم زیرا که حکمت و توانایی را به من عطا فرمودی و الان آنچه را که از تو درخواست کردهایم به من اعلام نمودی چونکه ما را از مقصود پادشاه اطلاع دادی.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

23 ای خدای پدرانم، تو را سپاس می‌گویم و می‌ستایم، چراکه مرا حکمت و توانایی عطا کردی، و آنچه را از تو خواستیم اکنون بر من معلوم داشتی، و مطلب پادشاه را بر ما آشکار ساختی.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

23 ای خدای اجدادم، از تو سپاسگزارم، زیرا به من حکمت و توانایی بخشیده‌ای و دعای ما را اجابت کرده، مرا از خواب پادشاه و معنی آن آگاه ساخته‌ای.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

23 ای خدای نیاکان من، تو را شکر و سپاس می‌گویم، زیرا به من قدرت و حکمت عطا کردی. دعای مرا مستجاب فرمودی، و آنچه را که باید به پادشاه بگویم، به ما نشان دادی.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

23 ای خدای نیاکان، من تو را شکر و سپاس می‌گویم، زیرا به من قدرت و حکمت عطا کردی. دعای مرا مستجاب فرمودی، و آنچه را که باید به پادشاه بگویم، به ما نشان دادی.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

23 ‌ای خدای پدران من، تو را شکر می‌گویم و سپاس می‌خوانم، زیرا که حکمت و توانایی را به من عطا فرمودی و الان آنچه را که از تو درخواست کرده‌ایم، به من اعلام نمودی، چونکه مقصود پادشاه را به ما آشکار کردی.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




دانیال 2:23
33 Iomraidhean Croise  

و خداوند گفت: «آیا آنچه من میکنم ازابراهیم مخفی دارم؟


و اگر خدای پدرم، خدای ابراهیم، و هیبت اسحاق با من نبودی، اکنون نیزمرا تهیدست روانه مینمودی. خدا مصیبت مراو مشقت دستهای مرا دید و دوش، تو را توبیخ نمود.»


و در وقت گذرانیدن هدیه عصری، ایلیای نبی نزدیک آمده، گفت: «ای یهوه، خدای ابراهیم و اسحاق و اسرائیل، امروز معلوم بشود که تو دراسرائیل خدا هستی و من بنده تو هستم و تمام این کارها را به فرمان تو کردهام.


یهوه خدای ما با ما باشد چنانکه با پدران مامی بود و ما را ترک نکند و رد نماید.


و داود به حضور تمامي جماعت خداوند را متبارک خواند و داود گفت: « اي يهُوَه خداي پدر ما اسرائيل تو از ازل تا به ابد متبارک هستي.


و الآن اي خداي ما تو را حمد مي گوييم و اسم مجيد تو را تسبيح مي خوانيم.


و گفت: «ای یهوه، خدای پدران، ما آیا تو در آسمان خدا نیستی و آیا تو بر جمیع ممالک امتها سلطنت نمی نمایی؟ و در دست تو قوت و جبروت است و کسی نیست که با تومقاومت تواند نمود.


مراد دل او را به وی بخشیدی و مسالت زبانش را از او دریغ نداشتی. سلاه.


حیات را از توخواست و آن را به وی دادی، و طول ایام را تاابدالاباد.


سر خداوند با ترسندگان او است و عهد او تا ایشان را تعلیم دهد.


برای خدا قربانی تشکر رابگذران، و نذرهای خویش را به حضرت اعلی وفانما.


و خدا باز به موسی گفت: «به بنیاسرائیل چنین بگو، یهوه خدای پدران شما، خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب، مرا نزد شما فرستاده، این است نام من تا ابدالاباد، و این است یادگاری من نسلا بعد نسل.


مرد حکیم به شهر جباران برخواهد آمد، وقلعه اعتماد ایشان را به زیر میاندازد.


مرد حکیم در قدرت میماند، و صاحب معرفت در توانایی ترقی میکند،


مشورت و حکمت کامل از آن من است. من فهم هستم و قوت از آن من است.


حکمت مرد حکیم را توانایی میبخشدبیشتر از ده حاکم که در یک شهر باشند.


آنگاه من گفتم حکمت از شجاعت بهتر است، هرچند حکمت این فقیررا خوار شمردند و سخنانش را نشنیدند.


حکمت از اسلحه جنگ بهتر است. اما یک خطاکار نیکویی بسیار را فاسدتواند نمود.


و در آن روز خواهی گفت که «ای خداوند تو را حمد میگویم زیرا به من غضبناک بودی اما غضبت برگردانیده شده، مراتسلی میدهی.


مرا بخوان و تو را اجابت خواهم نمودو تو را از چیزهای عظیم و مخفی که آنها راندانستهای مخبر خواهم ساخت.


اما خدا به این چهار جوان معرفت و ادراک در هر گونه علم و حکمت عطا فرمود و دانیال درهمه رویاها و خوابها فهیم گردید.


تا درباره این راز از خدای آسمانها رحمت بطلبند مبادا که دانیال و رفقایش با سایر حکیمان بابل هلاک شوند.


زیرا خداوند یهوه کاری نمی کند جز اینکه سرخویش را به بندگان خود انبیا مکشوف میسازد.


در آن وقت، عیسی توجه نموده، گفت: «ای پدر، مالک آسمان و زمین، تو را ستایش میکنم که این امور را از دانایان و خردمندان پنهان داشتی و به کودکان مکشوف فرمودی!


در همان ساعت، عیسی در روح وجدنموده گفت: «ای پدر مالک آسمان و زمین، تو راسپاس میکنم که این امور را از دانایان وخردمندان مخفی داشتی و بر کودکان مکشوف ساختی. بلیای پدر، چونکه همچنین منظور نظرتو افتاد.»


پس سنگ را از جایی که میت گذاشته شده بود برداشتند. عیسی چشمان خود را بالا انداخته، گفت: «ای پدر، تو را شکرمی کنم که سخن مرا شنیدی.


دیگر شما را بنده نمی خوانم زیرا که بنده آنچه آقایش میکند نمی داند؛ لکن شما را دوست خواندهام زیرا که هرچه از پدر شنیدهام به شمابیان کردم.


مکاشفه عیسی مسیح که خدا به او داد تا اموری را که میباید زود واقع شود، برغلامان خود ظاهر سازد و بوسیله فرشته خودفرستاده، آن را ظاهر نمود بر غلام خود یوحنا،


و یکی از آن پیران به من میگوید: «گریان مباش! اینک آن شیری که ازسبط یهودا و ریشه داود است، غالب آمده است تاکتاب و هفت مهرش را بگشاید.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan