Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اعمال رسولان 9:17 - Persian Old Version

17 پس حنانیا رفته، بدان خانه درآمد و دستهابر وی گذارده، گفت: «ای برادر شاول، خداوندیعنی عیسی که در راهی که میآمدی بر تو ظاهرگشت، مرا فرستاد تا بینایی بیابی و از روحالقدس پر شوی.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

17 پس حَنانیا رفت و به آن خانه درآمد و دستهای خود را بر او گذاشته، گفت: «ای برادر، شائول، خداوند یعنی همان عیسی که چون بدین‌جا می‌آمدی در راه بر تو ظاهر شد، مرا فرستاده است تا بینایی خود را بازیابی و از روح‌القدس پر شوی.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

17 پس حنانیا رفته، سولس را یافت و دست خود را بر سر او گذاشت و گفت: «برادر شائول، خداوند یعنی همان عیسی که در راه به تو ظاهر شد، مرا فرستاده است که برای تو دعا کنم تا از روح‌القدس پر شوی و چشمانت نیز دوباره بینا شود.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

17 پس حنانیا رفت، وارد آن خانه شد و دست بر شائول گذاشت و گفت: «ای برادر، ای شائول، خداوند یعنی همان عیسایی كه بین راه به تو ظاهر شد، مرا فرستاده است تا تو بینایی خود را بازیابی و از روح‌القدس پر گردی.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

17 پس حنّانیا رفت، وارد آن خانه شد و دست بر شائول گذاشت و گفت: «ای برادر، ای شائول، خداوند یعنی همان عیسایی که بین راه بر تو ظاهر شد، مرا فرستاده است تا تو بینایی خود را بازیابی و از روح‌القدس پُر گردی.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس به زبان بندری

17 پَ حَنانیا رَه و داخل اُ لَهَر بو. اُ دَسُ خو رو شائول ایناها، ایگو: «ای کاکا، شائول، خداوند عیسی که وختی وا ایجا تَهُند توو راه بهت نَمایُن بو، به مه ایفِرِستادِن تا چِهمُنِت دوباره بِگینه و اَ روح قدّوس خدا پُر بِشی.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اعمال رسولان 9:17
36 Iomraidhean Croise  

و یوسف به برادران خود گفت: «نزدیک من بیایید.» پس نزدیک آمدند، و گفت: «منم یوسف، برادر شما، که به مصر فروختید!


آنگاه چند بچه کوچک را نزد او آوردند تادستهای خود را بر ایشان نهاده، دعا کند. اماشاگردان، ایشان را نهیب دادند.


بدو التماس بسیار نموده، گفت: «نفس دخترک من به آخر رسیده. بیا و بر او دست گذار تاشفا یافته، زیست کند.»


و در آنجاهیچ معجزهای نتوانست نمود جز اینکه دستهای خود را بر چند مریض نهاده، ایشان را شفا داد.


و چون الیصابات سلام مریم را شنید، بچه در رحم او به حرکت آمد و الیصابات به روحالقدس پر شده،


و پدرش زکریا از روحالقدس پر شده نبوت نموده، گفت:


و توای طفل نبی حضرت اعلی خوانده خواهی شد، زیرا پیش روی خداوند خواهی خرامید، تا طرق او را مهیاسازی،


لیکن چون این پسرت آمد که دولت تو رابا فاحشهها تلف کرده است، برای او گوساله پرواری را ذبح کردی.


ولی میبایست شادمانی کرد و مسرور شد زیرا که این برادر تو مرده بود، زنده گشت و گم شده بود، یافت گردید.»


که امروز برای شما در شهر داود، نجاتدهندهای که مسیح خداوند باشد متولد شد.


کلامی را که نزد بنیاسرائیل فرستاد، چونکه به وساطت عیسی مسیح که خداوند همه است به سلامتی بشارت میداد،


آنگاه روزه گرفته و دعا کرده ودستها بر ایشان گذارده، روانه نمودند.


و شاگردان پر از خوشی و روحالقدس گردیدند.


وچون پولس دست بر ایشان نهاد، روحالقدس برایشان نازل شد و به زبانها متکلم گشته، نبوت کردند.


و همه از روحالقدس پر گشته، به زبانهای مختلف، به نوعی که روح بدیشان قدرت تلفظ بخشید، به سخنگفتن شروع کردند.


ایشان چون این راشنیدند، خدا را تمجید نموده، به وی گفتند: «ای برادر، آگاه هستی که چند هزارها از یهودیان ایمان آوردهاند و جمیع در شریعت غیورند:


من گفتم: "خداوندا تو کیستی؟" گفت: "من عیسی هستم که تو بر من جفا میکنی.


و چون ایشان دعا کرده بودند، مکانی که درآن جمع بودند به حرکت آمد و همه به روحالقدس پر شده، کلام خدا را به دلیری میگفتند.


ایشان را در حضوررسولان برپا بداشتند و دعا کرده، دست بر ایشان گذاشتند.


پس دستها بر ایشان گذارده، روحالقدس را یافتند.


در ساعت از چشمان او چیزی مثل فلس افتاده، بینایی یافت و برخاسته، تعمیدگرفت.


پس یکدیگر را بپذیرید، چنانکه مسیح نیز مارا پذیرفت برای جلال خدا.


انسان اول از زمین است خاکی؛ انسان دوم خداوند است از آسمان.


و آخر همه بر من مثل طفل سقطشده ظاهر گردید.


آیا رسول نیستم؟ آیا آزاد نیستم؟ آیا عیسی مسیح خداوند ما را ندیدم؟ آیا شماعمل من در خداوند نیستید؟


زنهار از آن کرامتی که در تو است که بوسیله نبوت با نهادن دستهای کشیشان به تو داده شد، بیاعتنایی منما.


و دستها به زودی بر هیچکس مگذار و درگناهان دیگران شریک مشو بلکه خود را طاهرنگاه دار.


لهذا بیاد تومی آورم که آن عطای خدا را که بوسیله گذاشتن دستهای من بر تو است برافروزی.


لیکن بعد از این نه چون غلام بلکه فوق از غلام یعنی برادر عزیزخصوص به من اما چند مرتبه زیادتر به تو هم درجسم و هم در خداوند.


وتعلیم تعمیدها و نهادن دستها و قیامت مردگان وداوری جاودانی را.


و تحمل خداوند ما را نجات بدانید، چنانکه برادر حبیب ماپولس نیز برحسب حکمتی که به وی داده شد، به شما نوشت.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan