Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اعمال رسولان 23:10 - Persian Old Version

10 و چون منازعه زیادتر میشد، مین باشی ترسید که مبادا پولس را بدرند. پس فرمود تاسپاهیان پایین آمده، او را از میانشان برداشته، به قلعه درآوردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

10 جدال چنان بالا گرفت که فرمانده ترسید مبادا پولس را تکه و پاره کنند. پس به سربازان دستور داد پایین بروند و او را از چنگ آنها به در آورده، به درون قلعه ببرند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

10 جدال چنان بالا گرفت که فرمانده ترسید پولس را تکه‌تکه کنند، پس به سربازان دستور داد او را از چنگ مردم بیرون آورده، به داخل قلعه بازگردانند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

10 اختلاف زیادتر شد و سرهنگ از ترس اینكه مبادا پولس را تكه‌تکه كنند، فرمان داد سربازان به مجلس وارد شوند و پولس را از میان جمعیّت خارج ساخته و به سربازخانه ببرند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

10 این بحث چنان بالا گرفت که فرمانده از ترس این‌که مبادا پولس را تکّه‌تکّه کنند، فرمان داد سربازان به مجلس وارد شوند و پولس را از میان جمعیّت خارج ساخته به سربازخانه ببرند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس به زبان بندری

10 اختلاف ایکَک بالا ایگِه که فرمُنده تِرسی نَکه یه وَه اُشُ به پولس تکه پاره بُکنِن. پَ به سربازو فَرمُن ایدا زیر بِرِن و به پولس اَ میون اُشُ بِسَن، و داخل کَلهَه بُبَرِن.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اعمال رسولان 23:10
16 Iomraidhean Croise  

ای فراموش کنندگان خدا، در این تفکر کنید! مباداشما را بدرم و رهانندهای نباشد.


مبادا او مثل شیر جان مرا بدرد، و خرد سازد ونجاتدهندهای نباشد.


و کسانی که گوشت قوم مرا میخورند و پوست ایشان را از تن ایشان میکنند و استخوانهای ایشان را خرد کرده، آنها را گویا در دیگ و مثل گوشت در پاتیل میریزند.


چون نزدیک شد که پولس را به قلعه درآورند، او به مین باشی گفت: آیا اجازت است که به تو چیزی گویم؟ گفت: «آیا زبان یونانی رامی دانی؟


مین باشی فرمان داد تا او را به قلعه درآوردند و فرمود که اورا به تازیانه امتحان کنند تا بفهمد که به چه سبب اینقدر بر او فریاد میکردند.


اما خواهرزاده پولس از کمین ایشان اطلاع یافته، رفت و به قلعه درآمده، پولس را آگاهانید.


یهودیان این شخص را گرفته، قصد قتل او داشتند. پس با سپاه رفته، او را ازایشان گرفتم، چون دریافت کرده بودم که رومی است.


و چون خواستم بفهمم که به چه سبب بروی شکایت میکنند، او را به مجلس ایشان درآوردم.


و بامدادان سواران را گذاشته که با او بروند، خود به قلعه برگشتند.


ولی لیسیاس مین باشی آمده، او را به زور بسیار ازدستهای ما بیرون آورد،


درسفرها بارها؛ در خطرهای نهرها؛ در خطرهای دزدان؛ در خطرها از قوم خود و در خطرها ازامتها؛ در خطرها در شهر؛ در خطرها دربیابان؛ در خطرها در دریا؛ در خطرها در میان برادران کذبه؛


بنابراین، ای برادران عزیز من، هرکس درشنیدن تند و در گفتن آهسته و در خشم سست باشد.


لکن اگر در دل خودحسد تلخ و تعصب دارید، فخر مکنید و به ضدحق دروغ مگویید.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan