Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اعمال رسولان 22:7 - Persian Old Version

7 پس بر زمین افتاده، هاتفی را شنیدم که به من میگوید: "ای شاول، ای شاول، چرا بر من جفا میکنی؟"

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

7 بر زمین افتادم و صدایی شنیدم که به من می‌گفت: ”شائول! شائول! چرا مرا آزار می‌رسانی؟“

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

7 به طوری که بر زمین افتادم و صدایی شنیدم که به من می‌گفت: ”شائول! شائول! چرا به من جفا می‌کنی؟“

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

7 من به زمین افتادم و صدایی شنیدم كه می‌گفت: 'ای شائول، شائول، چرا بر من جفا می‌کنی؟'

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

7 من به زمین افتادم و صدایی شنیدم که می‌گفت، 'ای شائول، ای شائول، چرا بر من جفا می‌کنی؟'

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس به زبان بندری

7 رو زمین کَفتُم و صدایی اُمشنُت که به مه شَگُو: ”شائول! شائول! به چه به مه اذیت و آزار اَرِسونی؟“

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اعمال رسولان 22:7
15 Iomraidhean Croise  

و گفت: «ای هاجر کنیز سارای، از کجا آمدی وکجا میروی؟» گفت: «من از حضور خاتون خودسارای گریختهام.»


و واقع شد بعد از این وقایع، که خداابراهیم را امتحان کرده، بدو گفت: «ای ابراهیم!» عرض کرد: «لبیک.»


در حال، فرشته خداوند از آسمان وی را ندا درداد و گفت: «ای ابراهیم! ای ابراهیم!» عرض کرد: «لبیک.»


و خداوند خدا آدم راندا درداد و گفت: «کجا هستی؟»


چون خداوند دید که برای دیدن مایل بدان سومی شود، خدا از میان بوته به وی ندا درداد و گفت: «ای موسی! ای موسی!» گفت: «لبیک.»


خداوند چنین میگوید: «پدران شما در من چه بیانصافی یافتندکه از من دوری ورزیدند و اباطیل را پیروی کرده، باطل شدند؟


بنابراین خداوند میگوید: بار دیگر با شما مخاصمه خواهم نمود و با پسران پسران شما مخاصمه خواهم کرد.


آنگاه در جواب ایشان گوید: هرآینه به شما میگویم، آنچه به یکی از این کوچکان نکردید، به من نکردهاید.


والی گفت: «چرا؟ چه بدی کرده است؟» ایشان بیشترفریاد زده، گفتند: «مصلوب شود!»


و در اثنای راه، چون نزدیک به دمشق رسیدم، قریب به ظهر ناگاه نوری عظیم از آسمان گرد من درخشید.


من جواب دادم: "خداوندا تو کیستی؟" او مرا گفت: "من آن عیسی ناصری هستم که تو بر وی جفامی کنی."


و به زمین افتاده، آوازی شنید که بدو گفت: «ای شاول، شاول، برای چه بر من جفا میکنی؟»


که سابق کفرگو و مضر وسقطگو بودم، لیکن رحم یافتم از آنرو که ازجهالت در بیایمانی کردم.


و خداوند آمده، بایستاد و مثل دفعه های پیش خواند: «ای سموئیل! ای سموئیل!» سموئیل گفت: «بفرما زیرا که بنده تو میشنود.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan