Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




۲سموئیل 19:18 - Persian Old Version

18 و معبر را عبوردادند تا خاندان پادشاه عبور کنند، و هرچه درنظرش پسند آید بجا آورند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

18 و از معبر رودخانه گذشتند تا اهل خانۀ پادشاه را عبور دهند و مراتب خشنودی او را فراهم آورند. چون پادشاه در شرف عبور از اردن بود، شِمعی پسر جیرا در برابر پادشاه به خاک افتاد

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

18 بعد، از رودخانه گذشتند تا خاندان سلطنتی را به آن طرف رودخانه بیاورند و هر چه خواست پادشاه باشد، انجام دهند. پیش از اینکه پادشاه از رودخانه عبور کند، شمعی در برابر او به خاک افتاد

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

18 آنها از رودخانه گذشتند تا خاندان پادشاه را به این سوی رودخانه بیاورند و هر آنچه خواست پادشاه است انجام دهند. وقتی پادشاه از رود عبور کرد، شمعی پسر جیر به پیش پای پادشاه افتاد

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

18 آن‌ها از رودخانه گذشتند تا خاندان پادشاه را به این‌سوی رودخانه بیاورند و هرآنچه خواستِ پادشاه است، انجام دهند. وقتی پادشاه از رود عبور کرد، شِمعی پسر جیرا به پیش پای پادشاه افتاد

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

18 و گذرگاه را عبور دادند تا خاندان پادشاه عبور کنند، و هر‌ چه در نظرش پسند آيد به جا آورند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




۲سموئیل 19:18
10 Iomraidhean Croise  

و هزار نفر از بنیامینیان وصیبا، خادم خاندان شاول، با پانزده پسرش وبیست خادمش همراهش بودند، و ایشان پیش پادشاه از اردن عبور کردند.


و به پادشاه گفت: «آقایم گناهی بر من اسناد ندهد و خطایی را که بنده ات در روزی که آقایم پادشاه از اورشلیم بیرون میآمد ورزید بیاد نیاورد و پادشاه آن را به دل خود راه ندهد.


مفیبوشت به پادشاه عرض کرد: «نی، بلکه او همه را بگیردچونکه آقایم، پادشاه، به خانه خود به سلامتی برگشته است.»


و تو و پسرانت و بندگانت به جهت او زمین را زرع نموده، محصول آن رابیاورید تا برای پسر آقایت به جهت خوردنش نان باشد، اما مفیبوشت، پسر آقایت همیشه بر سفره من نان خواهد خورد.» و صیبا پانزده پسر و بیست خادم داشت.


و از خاندان شاول خادمی مسمی به صیبا بود، پس او را نزد داود خواندند وپادشاه وی را گفت: «آیا تو صیبا هستی؟» گفت: «بنده تو هستم.»


و اینک شمعی ابن جیرای بنیامینی از بحوریم نزد توست و او مرا در روزی که به محنایم رسیدم به لعنت سخت لعن کرد، لیکن چون به استقبال من به اردن آمد برای او به خداوند قسم خورده، گفتم که تو را با شمشیرنخواهم کشت.


خدا را گویید: «چه مهیب است کارهای تو! از شدت قوت تو دشمنانت نزد تو تذلل خواهند کرد!


آنانی که ازخداوند نفرت دارند بدو گردن مینهادند. اما زمان ایشان باقی میبود تا ابدالاباد.


اینک میدهم آنانی را از کنیسه شیطان که خودرا یهود مینامند و نیستند بلکه دروغ میگویند. اینک ایشان را مجبور خواهم نمود که بیایند وپیش پایهای تو سجده کنند و بدانند که من تو رامحبت نمودهام.


آیا امروز به سوال نمودن از خدابرای او شروع کردم، حاشا از من. پادشاه این کار رابه بنده خود و به جمیع خاندان پدرم اسناد ندهدزیرا که بنده ات از این چیزها کم یا زیاد ندانسته بود.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan