Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




۲پادشاهان 7:8 - Persian Old Version

8 و آن مبروصان به کنار اردوآمده، به خیمهای داخل شدند و اکل و شرب نموده، از آنجا نقره و طلا و لباس گرفته، رفتند وآنها را پنهان کردند و برگشته، به خیمهای دیگرداخل شده، از آن نیز بردند؛ و رفته، پنهان کردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

8 چون آن جذامیان به نزدیکی اردوگاه رسیدند، به یکی از خیمه‌ها درآمدند و خوردند و نوشیدند و با خود زر و سیم و جامه برگرفتند و رفته، آنها را جایی در بیرون پنهان کردند. سپس بازگشتند و به خیمۀ دیگری درآمدند. از اموال آن نیز برگرفتند و پنهان کردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

8 جذامی‌ها وقتی به کنار اردوگاه رسیدند، به خیمه‌ها داخل شده، خوردند و نوشیدند و نقره و طلا و لباسی را که در خیمه بود با خود بردند و پنهان کردند. سپس وارد خیمهٔ دوم شده، اموال آن را نیز برداشتند و پنهان کردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

8 هنگامی‌که جذامیان کنار اردو رسیدند وارد چادری شدند و خوردند و نوشیدند و از آنجا طلا و نقره و لباس برداشتند و رفتند و آنها را پنهان کردند و بازگشتند و به چادر دیگری داخل شدند و از آن نیز بردند و پنهان کردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

8 هنگامی‌که جذامیان کنار اردو رسیدند، وارد چادری شدند و خوردند و نوشیدند و از آنجا طلا و نقره و لباس برداشته رفتند و آن‌ها را پنهان کردند و بازگشته به چادر دیگری داخل شدند و از اموال آن نیز بردند و پنهان کردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

8 و آن جذامیان به کنار اردو آمده، به خیمه‌ای داخل شدند و خوردند و نوشیدند و از آنجا نقره و طلا و لباس گرفته، رفتند و آنها را پنهان کردند و برگشته، به خیمه‌ای دیگر داخل شده، از آن نیز بردند؛ و رفته، پنهان کردند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




۲پادشاهان 7:8
7 Iomraidhean Croise  

و چون به عوفل رسید، آنها را از دست ایشان گرفته، در خانه گذاشت و آن اشخاص را مرخص کرده، رفتند.


پس به یکدیگر گفتند: «ما خوب نمی کنیم؛ امروز روز بشارت است و ما خاموش میمانیم واگر تا روشنایی صبح به تاخیر اندازیم، بلایی به ماخواهد رسید، پس الان بیایید برویم و به خانه پادشاه خبر دهیم.»


ریسمانهای تو سست بود که پایه دکل خود رانتوانست محکم نگاه دارد و بادبان را نتوانست بگشاید، آنگاه غارت بسیار تقسیم شد و لنگان غنیمت را بردند.


اما در میان ایشان ده نفر پیداشدند که به اسماعیل گفتند: «ما را مکش زیرا که ما را ذخیرهای از گندم و جو و روغن و عسل درصحرا میباشد.» پس ایشان را واگذاشته، در میان برادران ایشان نکشت.


«و ملکوت آسمان گنجی را ماند، مخفی شده در زمین که شخصی آن را یافته، پنهان نمودو از خوشی آن رفته، آنچه داشت فروخت و آن زمین را خرید.


اما آنکه یک قنطار گرفته بود، رفته زمین را کند و نقد آقای خود را پنهان نمود.


چون در میان غنیمت ردایی فاخر شنعاری و دویست مثقال نقره و یک شمش طلا که وزنش پنجاه مثقال بوددیدم، آنها را طمعورزیده، گرفتم، و اینک درمیان خیمه من در زمین است و نقره زیر آن میباشد.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan