۲پادشاهان 7:18 - Persian Old Version18 و واقع شد به نهجی که مرد خدا، پادشاه را خطاب کرده، گفته بود که فردا مثل این وقت دو کیل جو به یک مثقال و یک کیل آرد نرم به یک مثقال نزد دروازه سامره فروخته خواهد شد. Faic an caibideilهزارۀ نو18 این واقعه به همان شکلی که مرد خدا به پادشاه گفته بود، رخ داد. او گفته بود: «فردا همین زمان کنار دروازۀ سامِرِه، یک پیمانه آرد به بهای یک مثقال نقره و دو پیمانه جو به بهای یک مثقال نقره معامله خواهد شد.» Faic an caibideilکتاب مقدس، ترجمۀ معاصر18 الیشع به پادشاه گفته بود که روز بعد، کنار دروازهٔ شهر، شش کیلو جو و سه کیلو آرد هر یک به یک مثقال نقره فروخته خواهد شد. Faic an caibideilمژده برای عصر جدید18 الیشع به پادشاه گفته بود روز بعد پنج کیلو از بهترین گندم یا ده کیلو از بهترین جو در سامره به قیمت یک تکهٔ نقره به فروش خواهد رفت. Faic an caibideilمژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳18 اِلیشَع به پادشاه گفته بود روز بعد پنج کیلوگرم از بهترین گندم یا ده کیلوگرم از بهترین جو در سامره به قیمت یک تکّۀ نقره به فروش خواهد رفت. Faic an caibideilکتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده18 و واقع شد به اینطور که مرد خدا، پادشاه را خطاب کرده، گفته بود که فردا همین وقت دو کیل جو به یک مثقال و یک کیل آرد نرم به یک مثقال نزد دروازه سامره فروخته خواهد شد. Faic an caibideil |
و الیشع در خانه خود نشسته بود و مشایخ، همراهش نشسته بودندو پادشاه، کسی را از نزد خود فرستاد و قبل ازرسیدن قاصد نزد وی، الیشع به مشایخ گفت: «آیامی بینید که این پسر قاتل فرستاده است تا سر مرااز تن جدا کند؟ متوجه باشید وقتی که قاصدبرسد، در را ببندید و او را از در برانید، آیا صدای پایهای آقایش در عقبش نیست.»