۲پادشاهان 5:8 - Persian Old Version8 اما چون الیشع، مرد خدا شنید که پادشاه اسرائیل لباس خود را دریده است، نزد پادشاه فرستاده، گفت: «لباس خود را چرا دریدی؟ اونزد من بیاید تا بداند که در اسرائیل نبیای هست.» Faic an caibideilهزارۀ نو8 اما چون اِلیشَع، مرد خدا شنید که پادشاه اسرائیل جامه بر تن دریده است، برای او پیغام فرستاد که: «چرا جامۀ خود را میدَری؟ به آن مرد بگو نزد من آید تا بداند که در اسرائیل نبیای هست.» Faic an caibideilکتاب مقدس، ترجمۀ معاصر8 ولی وقتی الیشع نبی از موضوع باخبر شد این پیغام را برای پادشاه اسرائیل فرستاد: «چرا نگران هستی؟ نعمان را نزد من بفرست تا بداند در اسرائیل نبیای هست.» Faic an caibideilمژده برای عصر جدید8 امّا هنگامیکه الیشع مرد خدا شنید که پادشاه اسرائیل جامهٔ خود را پاره کرده است، پیامی برای پادشاه فرستاد: «چرا جامه خود را پاره کردهای؟ بگذار نزد من بیاید تا بداند در اسرائیل نبیای هست.» Faic an caibideilمژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳8 امّا هنگامیکه اِلیشَع مرد خدا شنید که پادشاه اسرائیل جامۀ خود را پاره کرده است، این پیام را برای پادشاه فرستاد: «چرا جامهٔ خود را پاره کردهای؟ بگذار نزد من بیاید تا بداند نبیای در اسرائیل هست.» Faic an caibideilکتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده8 اما چون الیشَع، مرد خدا شنید که پادشاه اسرائیل لباس خود را دریده است، نزد پادشاه فرستاده، گفت: «لباس خود را چرا دریدی؟ او نزد من بیاید تا بداند که در اسرائیل نبیای هست.» Faic an caibideil |
ایشان در جواب وی گفتند: «شخصی به ملاقات ما برآمده، ما را گفت: بروید و نزد پادشاهی که شما را فرستاده است، مراجعت کرده، او راگویید: خداوند چنین میفرماید: آیا از این جهت که خدایی در اسرائیل نیست، تو برای سوال نمودن از بعل زبوب، خدای عقرون میفرستی؟ بنابراین از بستری که به آن برآمدی، فرود نخواهی شد بلکه البته خواهی مرد.»