۲پادشاهان 4:1 - Persian Old Version1 و زنی از زنان پسران انبیا نزد الیشع تضرع نموده، گفت: «بنده ات، شوهرم مرد و تومی دانی که بنده ات از خداوند میترسید، وطلبکار او آمده است تا دو پسر مرا برای بندگی خود ببرد.» Faic an caibideilهزارۀ نو1 روزی زن یکی از گروه انبیا التماسکنان به اِلیشَع گفت: «خدمتگزار تو، شوهرم، درگذشته است. همانگونه که میدانی، او ترس خداوند را بر دل داشت. اما اکنون طلبکار وی میآید تا دو پسر مرا به بردگی ببرد.» Faic an caibideilکتاب مقدس، ترجمۀ معاصر1 روزی بیوهٔ یکی از مردان گروه انبیا نزد الیشع آمده، با التماس گفت: «شوهرم مرده است. همانطور که میدانید او مرد خداترسی بود. وقتی مرد، مبلغی قرض داشت. حالا طلبکار پولش را میخواهد و میگوید که اگر قرضم را ندهم دو پسرم را غلام خود میکند و با خود میبرد.» Faic an caibideilمژده برای عصر جدید1 همسر یکی از اعضای گروه انبیا نزد الیشع آمد و گفت: «ای سرورم همانطور که میدانید شوهرم درگذشته است. او مردی خداترس بود، امّا حالا طلبکار آمده تا دو فرزند مرا به غلامی ببرد.» Faic an caibideilمژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳1 همسر یکی از اعضای گروه انبیا نزد اِلیشَع آمده گفت: «ای سرورم، همانطور که میدانید، شوهرم درگذشته است. او مردی خداترس بود، امّا حالا طلبکارش آمده تا دو فرزند مرا به غلامی ببرد.» Faic an caibideilکتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده1 و زنی از زنان پسران انبیا نزد اِلیشَع التماس نموده، گفت: «بندهات، شوهرم مرد و تو میدانی که بندهات از خداوند میترسید، و طلبکار او آمده است تا دو پسر مرا برای بندگی خود ببرد.» Faic an caibideil |