Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




۱سموئیل 30:1 - Persian Old Version

1 و واقع شد چون داود و کسانش در روزسوم به صقلغ رسیدند که عمالقه برجنوب و بر صقلغ هجوم آورده بودند، و صقلغ رازده آن را به آتش سوزانیده بودند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

1 باری، چون داوود و مردانش در روز سوّم به صِقلَغ رسیدند، دیدند عَمالیقیان بر نِگِب و بر صِقلَغ یورش برده‌اند و بر صِقلَغ غلبه کرده، آن را به آتش سوزانده‌اند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 بعد از سه روز، داوود و افرادش به صقلغ رسیدند. قبل از آن، عَمالیقی‌ها به جنوب یهودا هجوم آورده، شهر صقلغ را به آتش کشیده بودند

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

1 روز سوم داوود و همراهانش به صقلغ آمدند و دیدند که عمالقه به جنوب حمله کرده، شهر صقلغ را آتش زده‌اند

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 داوود و همراهانش در روز سوّم به صِقْلَغ رسیدند و دیدند که عمالیقیان به جنوب یهودا حمله کرده شهر صِقْلَغ را آتش زده‌اند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 و واقع شد چون داوود و کسانش در روز سوم به صِقلَغ رسيدند که عَمالقه بر نِگِب و بر صِقلَغ هجوم آورده بودند، و صِقلَغ را زده آن را به آتش سوزانيده بودند.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




۱سموئیل 30:1
18 Iomraidhean Croise  

و اسحاق از راه بئرلحی رئی میآمد، زیرا که او در ارض جنوب ساکن بود.


و بعد از وفات شاول و مراجعت داود از مقاتله عمالقه واقع شد که داود دو روز درصقلغ توقف نمود.


و در روز سوم ناگاه شخصی از نزد شاول با لباس دریده و خاک بر سرش ریخته از لشکر آمد، و چون نزد داود رسید، به زمین افتاده، تعظیم نمود.


او مرا گفت: تو کیستی؟ وی را گفتم: عمالیقی هستم.


و تمامی خادمانش پیش او گذشتند و جمیع کریتیان و جمیع فلیتیان و جمیع جتیان، یعنی ششصد نفر که از جت درعقب او آمده بودند، پیش روی پادشاه گذشتند.


ايشان داود را به مقاومت فوجهاي (عَمالَقه) مدد کردند، زيرا جميع ايشان مردان قوي شجاع و سردار لشکر بودند.


زيرا در آن وقت، روز به روز براي اعانت داود نزد وي مي آمدند تا لشکرِ بزرگ، مثل لشکر خدا شد.


آنگاه جمیع کسان خود را برداشتند و به قصد مقاتله با اسماعیل بن نتنیا روانه شده، او را نزد دریاچه بزرگ که درجبعون است یافتند.


و خداوند به یوشع گفت: «از ایشان مترس زیرا که فردا چنین وقتی جمیع ایشان را کشته شده، به حضور اسرائیل تسلیم خواهم کرد، واسبان ایشان را پی خواهی کرد، و ارابه های ایشان را به آتش خواهی سوزانید.»


وصقلج و مدمنه و سنسنه،


وشاول عمالقه را از حویله تا شور که در برابر مصراست، شکست داد.


و اجاج پادشاه عمالیق رازنده گرفت و تمامی خلق را به دم شمشیر، بالکل هلاک ساخت.


پس اخیش در آن روز صقلغ را به او داد، لهذاصقلغ تا امروز از آن پادشاهان یهوداست.


پس الحال بامدادان با بندگان آقایت که همراه تو آمدهاند، برخیز و چون بامدادان برخاسته باشید و روشنایی برای شما بشود، روانه شوید.»


پس داود با کسان خود صبح زود برخاستند تا روانه شده، به زمین فلسطینیان برگردند وفلسطینیان به یزرعیل برآمدند.


اما سرداران فلسطینیان بر وی غضبناک شدند، و سرداران فلسطینیان او را گفتند: «این مردرا باز گردان تا بهجایی که برایش تعیین کردهای برگردد، و با ما به جنگ نیاید، مبادا در جنگ دشمن ما بشود، زیرا این کس با چه چیز با آقای خود صلح کند آیا نه با سرهای این مردمان؟


ما به جنوب کریتیان و برملک یهودا و بر جنوب کالیب تاخت آوردیم. صقلغ را به آتش سوزانیدیم.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan