Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




۱سموئیل 25:3 - Persian Old Version

3 و اسم آن شخص نابال بود و اسم زنش ابیجایل. و آن زن نیک فهم و خوش منظر بود. اماآن مرد سخت دل و بدرفتار و از خاندان کالیب بود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

3 نام او نابال بود و نام زنش اَبیجایِل. اَبیجایِل زنی فهمیده و زیبا بود، اما شوهرش که از خاندان کالیب بود، مردی بود تندخو و بدرفتار.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

3 نام او نابال بود و زنش ابیجایل نام داشت که زنی زیبا و دانا بود، ولی نابال مردی سنگدل و بد اخلاق بود. نابال در کرمل مشغول پشم‌چینی گوسفندانش بود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 نام او نابال بود و زنش اَبیجایل نام داشت که زنی زیبا و دانا بود، ولی نابال مردی سنگدل و بد‌اخلاق بود. نابال در کَرمِل مشغول پشم‌چینی گوسفندانش بود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

3 و اسم آن شخص نابال بود و اسم زنش اَبيجايل. و آن زن نيک‌فهم و خوش‌منظر بود. اما آن مرد سختدل و بدرفتار. او از خاندان کاليب بود.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




۱سموئیل 25:3
15 Iomraidhean Croise  

و واقع شد که چون نزدیک به ورود مصر شد، به زن خود سارای گفت: «اینک میدانم که تو زن نیکومنظر هستی.


زیرا که شریر به شهوات نفس خود فخر میکند، و آنکه میرباید شکر میگوید و خداوند را اهانت میکند.


هر زن حکیم خانه خود را بنا میکند، اما زن جاهل آن را با دست خود خراب مینماید.


خانه و دولت ارث اجدادی است، امازوجه عاقله از جانب خداوند است.


بهسبب غلامی که سلطنت میکند، واحمقی که از غذا سیر شده باشد،


زن صالحه را کیست که پیدا تواند کرد؟ قیمت او از لعلها گرانتر است.


دهان خود را به حکمت میگشاید، و تعلیم محبتآمیز بر زبان وی است.


و به کالیب بن یفنه به حسب آنچه خداوند به یوشع فرموده بود، در میان بنی یهودا قسمتی داد، یعنی قریه اربع پدر عناق که حبرون باشد.


پس الان بدان و ببین که چه باید بکنی زیرا که بدی برای آقای ما و تمامی خاندانش مهیاست، چونکه او به حدی پسر بلیعال است که احدی با وی سخن نتواند گفت.»


و آقایم دل خود را بر این مردبلیعال، یعنی نابال مشغول نسازد، زیرا که اسمش مثل خودش است اسمش نابال است و حماقت بااوست، لیکن من کنیز تو خادمانی را که آقایم فرستاده بود، ندیدم.


و داود در بیابان شنید که نابال گله خود راپشم میبرد.


ما به جنوب کریتیان و برملک یهودا و بر جنوب کالیب تاخت آوردیم. صقلغ را به آتش سوزانیدیم.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan