۱سموئیل 17:28 - Persian Old Version28 و چون با مردمان سخن میگفتند برادربزرگش الیاب شنید و خشم الیاب بر داودافروخته شده، گفت: «برای چه اینجا آمدی و آن گله قلیل را در بیابان نزد که گذاشتی؟ من تکبر وشرارت دل تو را میدانم زیرا برای دیدن جنگ آمدهای.» Faic an caibideilهزارۀ نو28 و اما اِلیاب، برادر بزرگ داوود شنید که او با آن مردان سخن میگوید. پس بر او خشم گرفته، پرسید: «برای چه به اینجا آمدی؟ آن گوسفندان کمشمار را در بیابان نزد که نهادی؟ من از گستاخی و شرارتِ دل تو آگاهم؛ تو تنها به تماشای جنگ آمدهای!» Faic an caibideilکتاب مقدس، ترجمۀ معاصر28 اما چون الیاب، برادر بزرگ داوود گفتگوی او را با آن مردان شنید، خشمگین شد و به داوود گفت: «تو در اینجا چه میکنی؟ چه کسی از آن چند گوسفند در صحرا مراقبت میکند؟ من از گستاخی و شرارت تو خبر دارم؛ تو به بهانهٔ تماشای میدان جنگ به اینجا آمدهای!» Faic an caibideilمژده برای عصر جدید28 چون الیاب، برادر بزرگ او دید که داوود با آن مردان حرف میزند، خشمگین شد و پرسید: «اینجا چه میکنی؟ آن چند تا گوسفند را در بیابان، نزد چه کسی گذاشتی؟ من تو آدم بدجنس را میشناسم و میدانم که به بهانهٔ دیدن جنگ آمدهای.» Faic an caibideilمژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳28 چون اِلیاب، برادر بزرگ داوود دید که او با آن مردان حرف میزند، خشمگین شد و پرسید: «اینجا چه میکنی؟ آن چند تا گوسفند را در بیابان، نزد چه کسی گذاشتی؟ من، تو آدم گستاخ و شرور را میشناسم و میدانم که به بهانۀ دیدن جنگ آمدهای.» Faic an caibideilکتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده28 و چون با مردمان سخن میگفتند، برادر بزرگش اِلياب شنيد و خشم اِلياب بر داوود شعلهور شده، گفت: «برای چه اينجا آمدی و آن گله اندک را در بيابان نزد که گذاشتی؟ من تکبّر و شرارت دل تو را میدانم، زيرا برای ديدن جنگ آمدهاي.» Faic an caibideil |