Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




۱سموئیل 15:13 - Persian Old Version

13 و چون سموئیل نزد شاول رسید شاول به او گفت: «برکت خداوند بر تو باد! من فرمان خداوند را بجا آوردم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

13 چون سموئیل نزد شائول رسید، شائول به او گفت: «برکت خداوند بر تو باد! فرمان خداوند را به جا آورده‌ام.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

13 وقتی سموئیل شائول را پیدا کرد، به او گفت: «خداوند تو را برکت دهد! دستور خداوند را انجام دادم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

13 وقتی سموئیل شائول را یافت، شائول به او گفت: «خداوند به تو برکت بدهد. ببین من فرمان خداوند را بجا آوردم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

13 وقتی سموئیل شائول را یافت، شائول به او گفت: «خداوند به تو برکت بدهد. ببین من فرمان خداوند را به‌جا آوردم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

13 و چون سَموئيل نزد شائول رسيد، شائول به او گفت: «برکت خداوند بر تو باد! من فرمان خداوند را به جا آوردم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




۱سموئیل 15:13
17 Iomraidhean Croise  

و او را مبارک خوانده، گفت: «مبارک باد ابرام ازجانب خدای تعالی، مالک آسمان و زمین.


آدم گفت: «این زنی که قرین من ساختی، وی از میوه درخت به من داد که خوردم.»


پس داود قاصدان نزد اهل یابیش جلعاد فرستاده، به ایشان گفت: «شما از جانب خداوند مبارک باشید زیرا که این احسان را به آقای خود شاول نمودید و او را دفن کردید.


دیگری تو را بستاید و نه دهان خودت، غریبی و نه لبهای تو.


هرکه گناه خود را بپوشاند برخوردارنخواهد شد، اما هرکه آن را اعتراف کند و ترک نماید رحمت خواهد یافت.


گروهی میباشند که چشمانشان چه قدربلند است، و مژگانشان چه قدر برافراشته.


همچنین شما نیز چون به هر چیزی که مامور شدهاید عمل کردید، گویید که غلامان بیمنفعت هستیم زیرا که آنچه بر ما واجب بود بهجا آوردیم.»


آن فریسی ایستاده بدینطور با خود دعا کرد که خدایا تو را شکر میکنم که مثل سایر مردم حریص و ظالم و زناکار نیستم و نه مثل این باجگیر،


و به مادر خود گفت: «آن هزار و یکصد مثقال نقرهای که از تو گرفته شد، و درباره آن لعنت کردی و در گوشهای من نیز سخن گفتی، اینک آن نقره نزد من است، من آن را گرفتم.» مادرش گفت: «خداوند پسر مرا برکت دهد.»


او گفت: «ای دختر من! از جانب خداوندمبارک باش! زیرا که در آخر بیشتر احسان نمودی از اول، چونکه در عقب جوانان، چه فقیر و چه غنی، نرفتی.


و چون از گذرانیدن قربانی سوختنی فارغ شد، اینک سموئیل برسید و شاول به جهت تحیتش، به استقبال وی بیرون آمد.


«پشیمان شدم که شاول را پادشاه ساختم زیرا از پیروی من برگشته، کلام مرا بجا نیاورده است.» و سموئیل خشمناک شده، تمامی شب نزد خداوند فریاد برآورد.


شاول به سموئیل گفت: «قول خداوند را استماع نمودم و به راهی که خداوند مرا فرستاد، رفتم و اجاج، پادشاه عمالقه را آوردم و عمالقه را بالکل هلاک ساختم.


و اما شاول و قوم اجاج را وبهترین گوسفندان و گاوان و پرواریها و برهها و هرچیز خوب را دریغ نموده، نخواستند آنها راهلاک سازند. لیکن هر چیز خوار و بیقیمت رابالکل نابود ساختند.


شاول گفت: «شما از جانب خداوند مبارک باشید چونکه بر من دلسوزی نمودید.


و خادمی از خادمانش به ابیجایل، زن نابال، خبر داده، گفت: «اینک داود، قاصدان از بیابان فرستاد تا آقای مرا تحیت گویند و او ایشان رااهانت نمود.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan