Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




۱سموئیل 11:2 - Persian Old Version

2 ناحاش عمونی به ایشان گفت: «به این شرط با شما عهد خواهم بست که چشمان راست جمیع شما کنده شود، و این را بر تمامی اسرائیل عار خواهم ساخت.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

2 اما ناحاشِ عَمّونی به آنها گفت: «به این شرط با شما پیمان می‌بندم که چشم راست همگی‌تان را به در آورم و بدین‌گونه تمامی اسرائیل را به رسوایی دچار گردانم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 ناحاش گفت: «به یک شرط، و آن اینکه چشم راست همهٔ شما را در بیاورم تا باعث ننگ و رسوایی تمام اسرائیل شود!»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

2 ناحاش گفت: «بسیار خوب، به یک شرط با شما پیمان می‌بندم که من چشم راست هر کدام از شما را از کاسه بیرون آورم تا همهٔ اسرائیل سرافکنده شوند!»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 ناحاش گفت: «به یک شرط با شما پیمان می‌بندم که من چشم راست هرکدام از شما را از کاسه بیرون آورم تا به‌این‌وسیله تمام اسرائیل را سرافکنده سازم.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 ناحاش عمّونی به ايشان گفت: «به اين شرط با شما عهد خواهم بست که چشمان راست تمامی شما کنده شود، و با اين کار ننگ بر اسرائیل خواهم گذاشت.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




۱سموئیل 11:2
11 Iomraidhean Croise  

پس بدیشان گفتند: «این کار را نمی توانیم کرد که خواهر خود را به شخصی نامختون بدهیم، چونکه این برای ما ننگ است.


به حزقیاگوش مدهید زیرا که پادشاه آشور چنین میگوید: با من صلح کنید و نزد من بیرون آیید تا هرکس ازمو خود و هرکس از انجیر خویش بخورد وهرکس از آب چشمه خود بنوشد.


ما را نزد همسایگان ماعار گردانیدی. اهانت و سخریه نزد آنانی که گرداگرد مایند.


و گفت: «من هستم خدای پدرت، خدای ابراهیم، و خدای اسحاق، وخدای یعقوب.» آنگاه موسی روی خود راپوشانید، زیرا ترسید که به خدا بنگرد.


مرد عادل برای جان حیوان خود تفکرمی کند، اما رحمتهای شریران ستم کیشی است.


و چشمان صدقیا را کور کرد و او را به زنجیرها بسته، به بابل برد.


و ما را هم به زمینی که به شیر و شهدجاری است درنیاوردی و ملکیتی از مزرعهها وتاکستانها به ما ندادی. آیا چشمان این مردمان رامی کنی؟ نخواهیم آمد!»


پس فلسطینیان او را گرفته، چشمانش را کندند و او را به غزه آورده، به زنجیرهای برنجین بستند و در زندان دستاس میکرد.


ومردان یابیش گفتند: «فردا نزد شما بیرون خواهیم آمد تا هرچه در نظرتان پسند آید به ما بکنید.»


و چون دیدید که ناحاش، پادشاه بنی عمون، بر شمامی آید به من گفتید: نی بلکه پادشاهی بر ماسلطنت نماید، و حال آنکه یهوه، خدای شما، پادشاه شما بود.


و داود کسانی را که نزد او ایستاده بودند خطاب کرده، گفت: «به شخصی که این فلسطینی را بکشد و این ننگ را از اسرائیل برداردچه خواهد شد؟ زیرا که این فلسطینی نامختون کیست که لشکرهای خدای حی را به ننگآورد؟»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan