۱تواریخ 6:4 - Persian Old Version

⁴ و اَليعازار فينَحاس را آورد و فينَحاس ابيشوع را آورد.

هزارۀ نو

⁴ اِلعازار پدر فینِحاس بود، فینِحاس پدر اَبیشوَع،

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁴ نسل العازار به ترتیب اینها بودند: فینحاس، ابیشوع،

مژده برای عصر جدید

⁴ العازار پدر فینحاس، فینحاس پدر ابیشوع،

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁴ نسل اِلعازار به این قرار بود: فینِحاس، فینِحاس پدر اَبیشوَع،

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁴ و اِليعازار، فينِحاس را آورد. فينِحاس، اَبيشوعَ را آورد.

۱تواریخ 6:4 Iomraidhean Croise

۲سموئیل 8:17

و صادوق بن اخیطوب و اخیملک بن ابیاتار، کاهن بودند وسرایا کاتب بود.

۱تواریخ 23:21

پسران مَراري مَحلي و مُوشِي و پسران مَحلِي اَلِعازار و قَيس.

۱تواریخ 24:26

و از بني مَراري مَحلي و مُوشِي و پسرِ يعزيابَنُو.

۱تواریخ 6:3

وبني عَمرام: هارون و موسي و مريم. و بني هارون: ناداب و اَبِيهُو و اَليعازار و ايتامار.

۱تواریخ 6:50

و اينانند پسران هارون: پسرش اَلعازار، پسرش فينَحاس، پسرش اَبِيشُوع.

۱تواریخ 9:20

و فينَحاس بن اَلعازار، سابق رئيس ايشان بود. و خداوند با وي مي بود.

عِزرا 8:18

و از دست نیکوی خدای ما که با ما میبود، شخصی دانشمند از پسران محلی ابن لاوی ابن اسرائیل برای ما آوردند، یعنی شربیا را با پسران وبرادرانش که هجده نفر بودند.

عِزرا 8:2

از بنی فینحاس، جرشوم و از بنیایتامار، دانیال و از بنی داود، حطوش.

خروج 6:25

و العازر بن هارون یکی از دختران فوتیئیل را به زنی گرفت، وبرایش فینحاس را زایید؛ اینانند روسای آبای لاویان، بحسب قبایل ایشان.

اعداد 25:13

و برای او وبرای ذریتش بعد از او این عهد کهانت جاودانی خواهد بود، زیرا که برای خدای خود غیور شد، وبجهت بنیاسرائیل کفاره نمود.»

اعداد 31:6

و موسی ایشان را هزار نفر از هرسبط به جنگ فرستاد، ایشان را با فینحاس بن العازار کاهن و اسباب قدس و کرناها برای نواختن در دستش به جنگ فرستاد.

یوشع 14:13

پس یوشع او را برکت داد و حبرون را به کالیب بن یفنه به ملکیت بخشید.

یوشع 14:15

و قبل از آن نام حبرون، قریه اربع بود که او در میان عناقیان مرد بزرگ ترین بود. پس زمین از جنگ آرام گرفت.

یوشع 22:13

و بنیاسرائیل فینحاس بن العازار کاهن رانزد بنی روبین و بنی جاد و نصف سبط منسی به زمین جلعاد فرستادند.

داوران 20:28

وفینحاس بن العازار بن هارون در آن روزها پیش آن ایستاده بود، و گفتند: «آیا بار دیگر بیرون روم و بابرادران خود بنی بنیامین جنگ کنم یا دست بردارم؟» خداوند گفت: «برآی زیرا که فردا او رابهدست تو تسلیم خواهم نمود.»