Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




مکاشفه 1:12 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

12 هنگامی که برگشتم تا کسی را که با من سخن می‌گفت ببینم، در پشت سر خود هفت شمعدان طلا دیدم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

12 پس رو به عقب برگردانیدم تا ببینم آن چه صدایی است که با من سخن می‌گوید؛ و چون برگشتم، هفت چراغدان طلا دیدم،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

12 پس رو برگردانیدم تا آن آوازی را که با من تکلم مینمود بنگرم؛ و چون رو گردانیدم، هفت چراغدان طلا دیدم،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

12 برگشتم تا ببینم كیست كه با من سخن می‌گوید و وقتی برگشتم، هفت چراغپایهٔ زرّین دیدم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

12 برگشتم تا ببینم کیست که با من سخن می‌گوید و وقتی برگشتم، هفت چراغدان زرّین دیدم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس به زبان بندری

12 اُغایه رو خو بَراُمگردُن تا بگینُم ایی چه صدایین که وا مِه گَپ اَزدِن؛ و وختی برگشتُم، هفت تا چراغدُنی که اَ طِلان اُمدی،

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




مکاشفه 1:12
11 Iomraidhean Croise  

سپس هفت چراغ بساز و آنها را بر چراغدان بگذار تا نورشان به طرف جلو بتابد.


هفت چراغ آن و انبرها و سینی‌هایش را از طلای خالص ساخت.


ترسیدن از نام خداوند خردمندی است. خداوند خطاب به اورشلیم می‌فرماید: «ای مردمی که در شهر جمع شده‌اید، به من گوش دهید!


سپس از من پرسید: «چه می‌بینی؟» جواب دادم: «چراغدانی از طلا می‌بینم که هفت چراغ دارد و بر سر آن روغندانی هست که به وسیلۀ هفت لوله‌ای که به آن متصل است به چراغها روغن می‌رساند.


در میان شمعدانها، مردی را دیدم شبیه پسر انسان که ردایی بلند بر تن داشت و کمربندی طلایی دور سینه‌اش بود.


«پس آنچه دیده‌ای، یعنی آنچه الان در حال وقوع است و آنچه از این پس خواهد شد، همه را بنویس.


معنی هفت ستاره‌ای که در دست راست من دیدی و همچنین هفت شمعدان طلا این است: هفت ستاره، فرشتگان هفت کلیسا هستند، و هفت شمعدان، خود هفت کلیسا می‌باشند.


«این پیام را برای فرشتۀ کلیسای اَفِسُس بنویس: آنکه هفت ستاره را در دست راست خود دارد و در میان هفت شمعدان طلا قدم می‌زند، این پیام را برای تو دارد:


سپس، همان‌طور که نگاه می‌کردم، دیدم که در آسمان دروازه‌ای گشوده شد. آنگاه همان آوایی که قبلاً نیز شنیده بودم، به گوشم رسید؛ آن آوا که همچون صدای شیپوری نیرومند بود، به من گفت: «بالا بیا تا وقایع آینده را به تو نشان دهم.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan