Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




مزامیر 102:1 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 ای خداوند، دعای مرا بشنو و به فریادم گوش فرا ده!

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

1 خداوندا دعایم را بشنو! بگذار فریاد کمکم به تو برسد!

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

1 ای خداوند دعای مرا بشنو، و فریادمن نزد تو برسد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

1 خداوندا، دعایم را بشنو و به فریاد من برس.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 خداوندا، دعایم را بشنو و به فریاد من برای کمک گوش بده.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 ای خداوند، دعای مرا بشنو، و فریاد من نزد تو برسد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




مزامیر 102:1
28 Iomraidhean Croise  

در خاتمه، کاهنان و لاویان ایستاده، قوم را برکت دادند و خدا دعای آنها را از قدس خود در آسمان شنید و اجابت فرمود.


خداوند می‌گوید: «من برمی‌خیزم و به داد فقیران و درماندگان می‌رسم و آنها را از دست ظالمان نجات می‌بخشم.»


روحیهٔ خود را به کلی باخته‌ام و از ترس نزدیک است قالب تهی کنم.


ای خداوند، دعای مرا هر چه زودتر اجابت فرما، زیرا نومید و مأیوسم. روی خود را از من برنگردان، مبادا بمیرم.


خداوند آرزوی کسانی را که او را گرامی می‌دارند برآورده می‌سازد و دعای آنها را شنیده، ایشان را نجات می‌بخشد.


اما من در این پریشانی به سوی خداوند فریاد برآوردم و از خدایم کمک خواستم. فریاد من به گوش او رسید و او از خانهٔ مقدّسش نالهٔ مرا شنید.


خداوندا، دعای مرا بشنو و به فریادم برس؛ اشکهایم را نادیده نگیر. در این دنیا مسافری بیش نیستم؛ غریبم، غریب مانند اجداد خود؛ مرا نزد خود پناه بده.


چون به گذشته فکر می‌کنم دلم می‌گیرد؛ به یاد می‌آورم که چگونه در روزهای عید، جماعت بزرگی را سرودخوانان و شادی‌کنان و حمدگویان به خانهٔ خدا هدایت می‌کردم!


ای پادشاه و ای خدای من، به فریادم برس، زیرا من فقط نزد تو دعا می‌کنم.


از این دیار غریب، تو را به کمک می‌طلبم. مرا که فکرم پریشان است به پناهگاهی امن هدایت کن.


ای مردم، همه وقت بر او توکل نمایید؛ غم دل خود را به او بگویید، زیرا خدا پناهگاه ماست.


خدا را به یاد می‌آورم و از حسرت می‌نالم. به فکر فرو می‌روم و پریشان می‌شوم.


سالها گذشت و پادشاه مصر مرد. اما بنی‌اسرائیل همچنان در بردگی به سر می‌بردند و از ظلمی که به آنان می‌شد، می‌نالیدند و از خدا کمک می‌خواستند.


خود را با ابر پوشانیده‌ای تا دعاهای ما به حضور تو نرسد.


فریاد برمی‌آورم و کمک می‌طلبم، ولی او به دادم نمی‌رسد.


پس او با شدت بیشتری به دعا ادامه داد، و از کشمکش روحی آنچنان در رنج و عذاب بود که عرق او همچون قطره‌های درشت خون بر زمین می‌چکید.


با این حال، مسیح وقتی در این دنیا به سر می‌برد، با اشک و آه و اندوه عمیق به درگاه خدا دعا و استغاثه می‌کرد تا او را از قدرت مرگ نجات بخشد. خدا نیز دعای او را به سبب اطاعت کاملش مستجاب فرمود.


آنگاه خدایان بیگانهٔ خود را ترک گفته، تنها خداوند را عبادت نمودند و خداوند به سبب سختیهای اسرائیل اندوهگین شد.


«فردا همین موقع مردی را از سرزمین بنیامین نزد تو خواهم فرستاد. او را به عنوان رهبر قوم من با روغن تدهین کن. او ایشان را از دست فلسطینی‌ها خواهد رهانید، زیرا من ناله و دعای ایشان را شنیده‌ام.»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan