Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




لوقا 1:12 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

12 زکریا از دیدن فرشته مبهوت و هراسان شد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

12 زکریا با دیدن او، بهت‌زده شد و ترس وجودش را فرا گرفت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

12 چون زکریااو را دید، در حیرت افتاده، ترس بر او مستولی شد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

12 زكریا از دیدن این منظره تكانی خورد و ترسید.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

12 زَکریا از دیدن این منظره مضطرب شد و ترس او را فراگرفت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس به زبان بندری

12 زکریا تا به فرشته ایدی پریشون بو و تِرس وا جُنی کَفت.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




لوقا 1:12
9 Iomraidhean Croise  

از آن عده‌ای که در آنجا ایستاده بودیم، تنها من، دانیال، آن رؤیا را دیدم. آنچنان ترسی همراهان مرا فرا گرفت که گریختند و خود را پنهان کردند.


پس وارد مقبره که شبیه غار بود شدند و دیدند مرد جوانی با جامۀ سفید در طرف راست قبر نشسته است. زنان مات و مبهوت شدند.


مریم از این سخنان پریشان و متحیّر شد، و نمی‌دانست این چه نوع تحیّتی می‌تواند باشد.


کرنیلیوس با وحشت به او خیره شد و پرسید: «سرورم، چه فرمایشی دارید؟» فرشته جواب داد: «دعاها و نیکوکاریهای تو همچون هدیۀ یادگاری به پیشگاه خدا رسیده است!


وقتی چشمم به او افتاد، مانند مرده جلوی پای او افتادم. اما او دست راست خود را بر من گذاشت و فرمود: «نترس! من ابتدا و انتها هستم! من زنده بودم و مُردم، و حال تا به ابد زنده‌ام، و کلیدهای مرگ و عالم مردگان را در دست دارم.


مانوح به همسر خود گفت: «ما خواهیم مرد، زیرا خدا را دیدیم!»


وقتی جدعون فهمید که او در حقیقت فرشتهٔ خداوند بود، از ترس فریاد زده، گفت: «آه ای خداوند! من فرشتهٔ تو را روبرو دیدم!»


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan