Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




یوشع 2:5 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

5 هنگامی که هوا تاریک شد، پیش از بسته شدن دروازه‌ها از شهر خارج شدند و من نمی‌دانم کجا رفتند. اگر به دنبال آنها بشتابید می‌توانید به ایشان برسید.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

5 آنان با تاریک شدن هوا، به هنگام بسته شدن دروازۀ شهر روانه شدند، اما نمی‌دانم کجا رفتند. به تعقیبشان بشتابید؛ شاید بدیشان برسید.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

5 ونزدیک به وقت بستن دروازه، آن مردان در تاریکی بیرون رفتند و نمی دانم که ایشان کجا رفتند. به زودی ایشان را تعاقب نمایید که به ایشان خواهیدرسید.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

5 ‌هنگام غروب آفتاب، پیش از آنکه دروازه‌های شهر بسته شود، اینجا را ترک کردند و نمی‌‌دانم به کجا رفتند. اکنون نیز اگر عجله کنید، می‌توانید آنها را دستگیر نمایید.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

5 ‌هنگام غروب آفتاب، پیش از آنکه دروازه‌های شهر بسته شود، اینجا را ترک کردند و نمی‌دانم به کجا رفتند. اگر عجله کنید، می‌توانید آن‌ها را دستگیر نمایید.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

5 و نزديک به وقت بستن دروازه، آن مردان در تاريکی بيرون رفتند و نمی‌دانم که ايشان کجا رفتند. به تعقیبشان بشتابید که به ايشان خواهيد رسيد.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




یوشع 2:5
11 Iomraidhean Croise  

سپس دستور دادم دروازه‌های شهر اورشلیم را از غروب آفتاب روز جمعه ببندند و تا غروب روز شَبّات باز نکنند. چند نفر از افراد خود را فرستادم تا دم دروازه‌ها نگهبانی بدهند و نگذارند روز شَبّات چیزی برای فروش به شهر بیاورند.


روز و شب، دروازه‌هایت باز خواهد بود تا پادشاهان جهان ثروت کشورهای خود را نزد تو بیاورند.


در آن زمان در اسرائیل و یهودا گناهی پیدا نخواهد شد، چون گناه بازماندگانشان را خواهم آمرزید.


در سواحل دریای مرده انواع درختان میوه خواهند رویید که برگهایشان هرگز پژمرده نخواهند شد و درختان همیشه پر میوه خواهند بود و هر ماه محصول تازه به بار خواهند آورد، چون با آب رودخانه‌ای که از خانهٔ خدا جاری است، آبیاری خواهند شد. میوهٔ آنها خوراک مقوی و برگهای آنها شفابخش خواهد بود.»


اما راحاب که آن دو مرد را پنهان کرده بود، گفت: «آنها پیش من آمدند، ولی نفهمیدم چه کسانی بودند.


(ولی راحاب آن دو مرد را به پشت بام برده، ایشان را زیر توده‌ای از ساقه‌های کتان که در آنجا گذاشته بود، مخفی کرده بود.)


پس مأمورانِ پادشاهِ اریحا در جستجوی آن دو نفر تا کرانهٔ رود اردن پیش رفتند و همین که آنها از شهر خارج شدند، دروازه‌های شهر را از پشت سر ایشان بستند.


دروازه‌های شهر هرگز بسته نمی‌شود، چون در آنجا همیشه روز است و شبی وجود ندارد!


وقتی سربازان آمدند تا داوود را دستگیر کنند و پیش شائول ببرند، میکال به آنها گفت که داوود مریض است و نمی‌تواند از رختخوابش بیرون بیاید.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan