Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِرمیا 27:3 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3-4 سپس خداوند فرمود که پیغام او را به سفیران ادوم، موآب، عمون، صور و صیدون که به اورشلیم به حضور صدقیای پادشاه آمده بودند، اعلام نمایم تا آن را به پادشاهان ممالک خود برسانند. پس به ایشان گفتم که خداوند لشکرهای آسمان، خدای اسرائیل چنین می‌فرماید:

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

3 آنگاه به دست فرستادگانی که به اورشلیم نزد صِدِقیا پادشاه یهودا آمده‌اند، پیامی برای پادشاهان اَدوم و موآب و بنی‌عَمّون و صور و صیدون بفرست.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

3 و آنها را نزد پادشاه ادوم وپادشاه موآب و پادشاه بنی عمون و پادشاه صور وپادشاه صیدون بهدست رسولانی که به اورشلیم نزد صدقیا پادشاه یهودا خواهند آمد بفرست.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

3 بعد از آن خداوند به من گفت پیامی به پادشاهان اَدوم، موآب، عمون، صور و صیدون توسط سفیرانشان که برای دیدن حزقیای پادشاه به اورشلیم آمده بودند، بفرستم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 سپس خداوند به من گفت پیامی به پادشاهان اَدوم، موآب، عَمون، صور و صیدون توسط سفیرانشان که برای دیدن حِزقیای پادشاه به اورشلیم آمده بودند، بفرستم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

3 و آنها را نزد پادشاه اِدوم و پادشاه موآب و پادشاه عَمّونیان و پادشاه صور و پادشاه صیدون به ‌دست قاصدانی که به اورشلیم نزد صِدقیا پادشاه یهودا خواهند آمد، بفرست.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِرمیا 27:3
12 Iomraidhean Croise  

او هر چند برای نِبوکَدنِصَّر به نام خدا سوگند صداقت و وفاداری یاد کرده بود ولی علیه او قیام کرد. صدقیا با سرسختی به راه خود ادامه داد و نخواست فروتن شود و به سوی خداوند، خدای اسرائیل بازگشت کند.


شرم بر تو باد ای صیدون، ای فرزند مستحکم دریا! زیرا دریا می‌گوید: «من هرگز درد نکشیده و نزاییده‌ام و کودکی پرورش نداده‌ام.»


تمام این پیشگویی‌ها را برای صدقیا، پادشاه یهودا نیز تکرار کردم و گفتم: «اگر می‌خواهی خودت و قومت زنده بمانید، تسلیم پادشاه بابِل و قوم او شوید.


در همان سال، در ابتدای سلطنت صدقیا، پادشاه یهودا، در ماه پنجم از سال چهارم، یک نبی دروغین به نام حننیا (پسر عزور)، اهل جبعون، در خانهٔ خداوند ایستاد و در مقابل کاهنان و مردم، رو به من کرد و گفت:


«ای پسر انسان، وقتی نِبوکَدنِصَّر، پادشاه بابِل، با مملکت صور می‌جنگید، سربازانش آنقدر بارهای سنگین حمل کردند که موهای سرشان ریخت و پوست شانه‌هایشان ساییده شد. اما از آن همه زحمتی که در این جنگ کشیدند چیزی نصیب نِبوکَدنِصَّر و سربازانش نشد.


خداوند می‌فرماید: «اهالی صور بارها گناه کرده‌اند و من این را فراموش نخواهم کرد و از سر تقصیرشان نخواهم گذشت، زیرا پیمان برادری خود را با اسرائیل شکستند و به ایشان حمله کرده، آنها را به ادوم به اسارت بردند.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan