Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِرمیا 21:1 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1-2 روزی صدقیای پادشاه، دو نفر از درباریان یعنی فشحور (پسر ملکیا) و صفنیای کاهن (پسر معسیا) را نزد من فرستاد تا به من بگویند: «نِبوکَدنِصَّر، پادشاه بابِل به ما اعلان جنگ داده است! تو از خداوند درخواست کن تا ما را یاری کند؛ شاید بر ما لطف فرماید و مانند گذشته معجزه‌ای کرده، نِبوکَدنِصَّر را وادار به عقب‌نشینی نماید.»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

1 این است کلامی که از جانب خداوند بر اِرمیا نازل شد، آنگاه که صِدِقیای پادشاه، فَشحور پسر مَلکیا و صَفَنیای کاهن پسر مَعَسیا را نزد وی فرستاده، گفت:

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

1 کلامی که به ارمیا از جانب خداوند نازل شد وقتی که صدقیا پادشاه، فشحور بن ملکیا و صفنیا ابن معسیای کاهن را نزد وی فرستاده، گفت:

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

1 صدقیا پادشاه یهودا، فشجور پسر ملیکا و صَفَنیای کاهن پسر معسیا را به نزد من فرستادند. آنها از من خواهش کرده گفتند:

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 صِدِقیا پادشاه یهودا، فَشحور پسر مَلیکا و صَفَنیای کاهن پسر مَعَسیا را نزد من فرستاد. آن‌ها از من خواهش کرده گفتند:

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 کلامی که به اِرمیا از جانب خداوند نازل شد، وقتی که صِدقیای پادشاه، فَشحور پسر مَلکیا و صِفَنیا پسر مَعَسیای کاهن را نزد او فرستاده، گفت:

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِرمیا 21:1
20 Iomraidhean Croise  

پسران یوشیا: یوحانان، یهویاقیم، صدقیا و شلوم.


یکی دیگر از کاهنان عدایا نام داشت. (عدایا پسر یروحام، یروحام پسر فشحور، فشحور پسر ملکیا بود.) کاهن دیگر معسای بود. (معسای پسر عدی‌ئیل، عدی‌ئیل پسر یحزیره، یحزیره پسر مشلام، مشلام پسر مشلیمیت، مشلیمیت پسر امیر بود.)


پس خداوند پادشاه بابِل را بر ضد ایشان برانگیخت و تمام مردم یهودا را به دست او تسلیم کرد. او به کشتار مردم یهودا پرداخت و به پیر و جوان، دختر و پسر، رحم نکرد و حتی وارد خانهٔ خدا شد و جوانان آنجا را نیز کشت.


صفنیا نامه را پیش من آورد و برایم خواند.


به خانهٔ خداوند آوردم و به اتاق پسران حانان نبی (پسر یجدلیا) بردم. این اتاق کنار اتاق مخصوص درباریان و بالای اتاق معسیا (پسر شلوم) نگهبان خانهٔ خدا قرار داشت.


نِبوکَدنِصَّر، پادشاه بابِل، به جای یهویاکین (پسر یهویاقیم پادشاه)، صدقیا (پسر یوشیا) را بر تخت پادشاهی یهودا نشاند.


سرانجام صدقیای پادشاه به دنبال من فرستاد و مرا به کاخ سلطنتی آورد و مخفیانه از من پرسید: «آیا به تازگی از طرف خداوند پیغامی داری؟» گفتم: «بلی، دارم! خداوند فرموده که تو تسلیم پادشاه بابِل خواهی شد!»


با وجود این، صدقیای پادشاه، یهوکل (پسر شلمیا) و صفنیای کاهن (پسر معسیا) را نزد من فرستاد تا از من بخواهند که برای قوم دعا کنم.


از جانب او به فرستادگان پادشاه چنین بگویم: «پادشاه یهودا شما را به حضور من فرستاده تا از آینده باخبر شود. به او بگویید که سپاهیان مصر که برای کمک به شما آمده‌اند، به مصر عقب‌نشینی خواهند کرد،


اما شفطیا (پسر متان)، جدلیا (پسر فشحور)، یوکل (پسر شلمیا) و فشحور (پسر ملکیا) شنیدند که من به مردم چنین می‌گفتم:


پس از مدتی، صدقیای پادشاه، به دنبال من فرستاد و مرا در محل دروازهٔ سوم خانۀ خدا به حضور خود آورد و به من گفت: «از تو سؤالی دارم و می‌خواهم حقیقت را هر چه که هست، به من بگویی!»


در ضمن نبوزرادان، فرماندهٔ سپاه بابِل این افراد را نیز در مخفیگاههایشان در شهر پیدا کرد: سرایا، کاهن اعظم و معاون او صفنیا، سه نفر از نگهبانان خانهٔ خدا، یکی از فرماندهان لشکر با هفت نفر از مشاوران مخصوص پادشاه، کاتب فرماندهٔ سپاه یهودا (که مسئول ثبت تعداد سربازان بود) و شصت نفر از اشخاص مهم دیگر.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan