Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




اِشعیا 21:2 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 رؤیای ترسناکی می‌بینم، رویای خیانت و نابودی! ای لشکر عیلام حمله کن! ای لشکر ماد محاصره کن! خدا به نالهٔ قومهایی که زیر دست بابِل هستند پایان می‌دهد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

2 رؤیایی سخت بر من آشکار گشته است: خیانت‌پیشه خیانت می‌ورزد و هلاک‌کننده هلاک می‌کند. ای عیلامیان برآیید، و ای مادیان محاصره کنید! من به همۀ ناله‌هایی که او سبب گردیده، پایان خواهم داد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

2 رویای سخت برای من منکشف شده است، خیانت پیشه خیانت میکند و تاراج کننده تاراج مینماید. ای عیلام برآی وای مدیان محاصره نما. تمام ناله آن را ساکت گردانیدم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

2 من در رؤیا صحنه‌های ظالمانه‌ای دیده‌ام. رؤیای خیانت و ویرانی دیده‌ام. ای ارتش عیلام حمله کنید، ای قشون مادها، شهرها را محاصره کنید. خداوند به ظلم و ستم بابل خاتمه خواهد داد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 من در رؤیا صحنه‌های وحشتناک دیده‌ام: رؤیای خیانت و ویرانی. ای ارتش عیلام حمله کنید؛ ای لشکر مادها، شهرها را محاصره کنید. خداوند به ظلم‌وستم بابِل خاتمه خواهد داد.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 رویایی سخت برای من آشکار شده است، خیانت پیشه خیانت می‌کند و تاراج کننده تاراج می‌نماید. ای عیلام برآی، و ‌ای مادها، محاصره نمایید. تمام ناله آن را ساکت گردانیدم.

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




اِشعیا 21:2
44 Iomraidhean Croise  

این است اسامی پسران سام: عیلام، آشور، ارفکشاد، لود و ارام.


سرانجام در نهمین سال سلطنت هوشع، شلمناسر شهر سامره را گرفت و مردم اسرائیل را اسیر نمود و به آشور برد. او بعضی از اسرا را در شهر حلح، برخی دیگر را در شهر جوزان که کنار رود خابور است، و بقیه را در شهرهای سرزمین ماد سکونت داد.


وقتی به بدکاران که کلام تو را اطاعت نمی‌کنند، نگاه می‌کنم، از آنها منزجر می‌شوم.


خداوند می‌گوید: «من برمی‌خیزم و به داد فقیران و درماندگان می‌رسم و آنها را از دست ظالمان نجات می‌بخشم.»


بله، آنانی که به تو امیدوارند هرگز سرافکنده نخواهند شد؛ کسانی سرافکنده می‌شوند که بی‌جهت مردم را فریب می‌دهند.


به قوم برگزیده‌ات سختیهای فراوان داده‌ای؛ ما را همچون افراد مست گیج و سرگردان نموده‌ای.


خداوندا، نالهٔ اسیران را بشنو و با دست توانای خود آنانی را که محکوم به مرگ هستند، برهان.


دانایی، احترام می‌آورد ولی خیانت به هلاکت منتهی می‌شود.


در آن زمان خداوند بار دیگر دست خود را دراز خواهد کرد و بازماندگان قوم خود را از آشور، مصر، سودان، حبشه، عیلام، بابِل، حمات، و از تمام جزایر و بنادر دور دست به اسرائیل باز خواهد آورد.


آنگاه ایشان با ریشخند به پادشاه بابِل چنین خواهند گفت: «ای پادشاه ظالم سرانجام نابود شدی و ستمکاریهایت پایان گرفت


اما اکنون تمام مردم از دست تو آسوده شده، در آرامش زندگی می‌کنند و از شادی سرود می‌خوانند.


سپاهیان عیلام تیر و کمان را آماده کرده، بر اسبهای خود سوار شده‌اند و سربازان سرزمین «قیر» سپرهای خود را به دست گرفته‌اند.


و از سرزمینهای دور دست صدای مردم را خواهیم شنید که در وصف خدای عادل سرود می‌خوانند. اما افسوس! افسوس که بدکاران و خیانت‌پیشگان به شرارت خود ادامه می‌دهند. این مرا غمگین و ناامید می‌کند.


وای بر شما ای آشوری‌ها که همه را غارت می‌کنید و پیمانهایی را که با قومهای دیگر بسته‌اید زیر پا می‌گذارید. به‌زودی این غارت و خیانت شما پایان خواهد یافت و آنگاه خود شما مورد غارت و خیانت واقع خواهید شد.


و کسانی که خداوند آزادشان کرده، سرودخوانان با شادی جاودانی، از آن راه به اورشلیم خواهند آمد. غم و نالهٔ آنان برای همیشه پایان خواهد یافت و جای خود را به شادی و سرود خواهد داد.


ای بابِل، من بر قوم خود اسرائیل خشمگین بودم و برای اینکه آنان را تنبیه کرده باشم، اجازه دادم به چنگ تو بیفتند، اما تو بر آنان رحم نکردی و حتی پیران را به انجام کارهای سخت واداشتی.


پادشاهان زمری، عیلام و ماد،


«ولی ای قوم من اسرائیل، تو هنوز پسر من و فرزند دلبند من هستی! لازم بود که تو را تنبیه کنم، ولی بدان که بر تو رحم خواهم نمود؛ زیرا هنوز دوستت دارم و دل من برای تو می‌تپد.


من به خستگان، آسودگی خواهم بخشید و به افسردگان، شادی عطا خواهم کرد!


«ای باروک تو گفته‌ای: ”وای بر من! خداوند غمها و دردهای مرا افزوده است. از آه و ناله خسته شده‌ام و یک دم آرام ندارم.“


در آغاز سلطنت صدقیا، پادشاه یهودا، خداوند لشکرهای آسمان پیامی بر ضد عیلام به من داد و فرمود: «من کمانداران عیلام را که مایۀ قوت آنهاست، در هم خواهم کوبید.


«ای قومهای اطراف، برای جنگ با بابِل آماده شوید! ای تیراندازان، همۀ تیرهایتان را به سوی او رها کنید، چون به من گناه ورزیده است.


ولی من که نجا‌ت‌دهندۀ ایشان می‌باشم، نیرومندم و نامم خداوند لشکرهای آسمان می‌باشد و از ایشان حمایت نموده، آرامش و آزادی را به ایشان باز خواهم گرداند. اما اهالی بابِل، هرگز روی آرامش را نخواهند دید!»


خداوند پادشاهان ماد را برانگیخته است تا بر بابِل هجوم ببرند و آن را خراب کنند. این است انتقام خداوند از کسانی که به قوم او ظلم کردند و خانه‌اش را بی‌حرمت نمودند. پس تیرها را تیز کنید؛ سپرها را به دست گیرید! برای حمله به دیوارهای بابِل، علائم را بر پا نمایید؛ تعداد نگهبانان و کشیکچیان را اضافه کنید و کمین بگذارید! خداوند هر چه دربارهٔ بابِل گفته است، به انجام خواهد رسانید.


دیوارهای بابِل فرو خواهد ریخت. من بل، خدای بابِل را مجازات خواهم کرد و آنچه بلعیده است، از دهانش بیرون خواهم آورد و قومها دیگر برای پرستش آن نخواهند آمد.


حتی اگر بابِل می‌توانست خود را تا به آسمان برافرازد و برج محکمی در آنجا بسازد، باز من غارتگران را به سراغ او می‌فرستادم تا نابودش کنند. من، خداوند، این را می‌گویم.


«به گناهان آنها نیز نظر کن و همان‌گونه که مرا برای گناهانم تنبیه کرده‌ای، آنان را نیز به سزای کردارشان برسان. ناله‌های من بسیار و دلم بی‌تاب است.»


فرسین یعنی ”تقسیم شده“. مملکت تو تقسیم می‌شود و به مادها و پارس‌ها داده خواهد شد.»


ترس و وحشت پادشاه بیشتر شد! بزرگان نیز به وحشت افتاده بودند.


در خواب دیدم که در شهر سلطنتی شوش واقع در استان عیلام، در کنار رودخانهٔ اولای ایستاده بودم.


«آن قوچ دو شاخ را که دیدی، پادشاهی ماد و پارس است.


کسی که قرار است زندانی شود، زندانی خواهد شد، و کسی که قرار است با شمشیر کشته شود، کشته خواهد شد. لازم است قوم مقدّس خدا در چنین وضعی پایدار و وفادار بمانند.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan