۲سموئیل 4:6 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

^6-7 آنها به بهانهٔ گرفتن یک کیسه گندم به کاخ او آمدند و مخفیانه به اتاق پادشاه رفتند. سپس او را کشته، سرش را از تنش جدا کردند و آن را با خود برداشته، از راه بیابان گریختند. آنها تمام شب در راه بودند

هزارۀ نو

⁶ پس به بهانۀ برداشتن گندم به درون خانه رفتند و با شمشیر بر شکم ایشبوشِت زدند و گریختند.

Persian Old Version

⁶ پس به بهانهای که گندم بگیرند در میان خانه داخل شده، به شکم او زدند و ریکاب و برادرش بعنه فرارکردند.

مژده برای عصر جدید

⁶ زنی که دربان خانه بود گندم پاک می‌کرد، امّا لحظه‌ای بعد، از خستگی خوابش برد.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁶ زنی که در خانه گندم پاک می‌کرد، خواب‌آلود شده به خواب رفت و بَعَنا و رِکاب به آرامی وارد شدند.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁶ پس به بهانه‌ای که گندم بگيرند، در درون خانه داخل شده، به شکم او زدند. سپس رِکاب و برادرش بَعَنا فرار کردند.

۲سموئیل 4:6 Iomraidhean Croise

۲سموئیل 2:23

ولی عسائیل دست بردار نبود. پس ابنیر با سر نیزه‌اش چنان به شکم او زد که سر نیزه از پشتش درآمد. عسائیل جابه‌جا نقش بر زمین شد و جان سپرد. هر کس به مکانی که نعش او افتاده بود می‌رسید، می‌ایستاد.

۲سموئیل 20:10

عماسا متوجه خنجری که در دست چپ یوآب بود، نشد. یوآب خنجر را به شکم او فرو کرد و روده‌های او بر زمین ریخت. عماسا جابه‌جا مرد به طوری که یوآب لازم ندید ضربهٔ دیگری به او بزند. یوآب و برادرش او را به همان حال واگذاشته، به تعقیب شبع ادامه دادند.

۲سموئیل 3:27

وقتی ابنیر به دروازهٔ شهر حبرون رسید، یوآب به بهانهٔ اینکه می‌خواهد با او محرمانه صحبت کند، وی را به کناری برد و خنجر خود را کشیده، به انتقام خون برادرش عسائیل، او را کشت.

۲سموئیل 4:2

ایشبوشت دو فرمانده سپاه داشت به نامهای بعنه و ریکاب. آنها پسران رمون بئیروتی از قبیلهٔ بنیامین بودند. (با اینکه اهالی بئیروت به جتایم فرار کرده و در آنجا ساکن شده بودند، ولی باز جزو قبیلهٔ بنیامین محسوب می‌شدند.)

داوران 3:26

در این موقع ایهود از معدنهای سنگ گذشته، به سعیرت گریخته بود.