Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -




۲سموئیل 19:4 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

4 پادشاه صورت خود را با دستهایش پوشانده بود و به تلخی می‌گریست و می‌گفت: «ای پسرم ابشالوم، ای پسرم ابشالوم، ای پسرم!»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

هزارۀ نو

4 پادشاه روی خود را پوشانید و به آواز بلند فریاد زد: «ای پسرم اَبشالوم! ای اَبشالوم! ای پسرم! ای پسرم!»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

Persian Old Version

4 و پادشاه روی خود را پوشانید و پادشاه به آوازبلند صدا زد کهای پسرم ابشالوم! ای ابشالوم! پسرم! ای پسر من!

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید

4 پادشاه روی خود را پوشاند و با صدای بلند گریه کرد و گفت: «آه ای پسرم، ابشالوم! وای پسرم، ابشالوم!»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

4 پادشاه روی خود را پوشاند و با صدای بلند گریه کرد و گفت: «آه ای پسرم، اَبشالوم! وای پسرم، اَبشالوم!»

Faic an caibideil Dèan lethbhreac

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

4 و پادشاه روی خود را پوشانيد و پادشاه به صدای بلند صدا زد: ‌«ای پسرم اَبشالوم! ای اَبشالوم! پسرم! پسرم!

Faic an caibideil Dèan lethbhreac




۲سموئیل 19:4
5 Iomraidhean Croise  

وقتی یوآب فهمید که پادشاه چقدر مشتاق دیدار ابشالوم است،


داوود گریه‌کنان از کوه زیتون بالا رفت. او با سر پوشیده و پای برهنه راه می‌رفت. مردمی هم که همراهش بودند سرهای خود را پوشانده، گریه می‌کردند.


غم وجود پادشاه را فرا گرفت. او در حالی که به اتاق خود که بالای دروازه قرار داشت می‌رفت، با صدای بلند گریه می‌کرد و می‌گفت: «ای پسرم ابشالوم، ای پسرم ابشالوم! کاش من به جای تو می‌مردم! ای ابشالوم، پسرم، پسرم!»


سربازان مثل نیروی شکست خورده بی‌سر و صدا و با سرهای افکنده وارد شهر شدند.


یوآب به خانهٔ پادشاه رفت و به او گفت: «ما امروز جان تو و زندگی پسران و دختران، زنان و کنیزانت را نجات دادیم؛ ولی تو با این رفتار خود ما را تحقیر کردی.


Lean sinn:

Sanasan


Sanasan