مزامیر 137 - مژده برای عصر جدیدسوگنامهٔ بنیاسرائیل در غربت 1 در کنار رودخانههای بابل نشستیم و به یاد صهیون گریه کردیم. 2 آلات موسیقی خود را بر شاخههای درختان بید آویختیم. 3 زیرا کسانیکه ما را به اسارت برده بودند، از ما خواستند تا برایشان یکی از سرودهای صهیون را بخوانیم و آنها را سرگرم کنیم. 4 امّا چگونه میتوانستیم سرود خداوند را در دیار بیگانه بسراییم؟ 5 ای اورشلیم، اگر تو را فراموش کنم، دست راستم خشک گردد تا دیگر نتوانم چنگ بنوازم. 6 اگر تو را ای اورشلیم، به یاد نیاورم و تو را بر همهٔ شادیها ترجیح ندهم، زبانم به کامم بچسبد و لال شوم. 7 خداوندا، به یادآور، روزی را که اَدومیان اورشلیم را تسخیر کردند و فریاد میزدند: «آن را با خاک یکسان کنید.» 8 ای بابل، تو ویران خواهی شد. خوشا به حال کسیکه آن چه تو بر سر ما آوردی، بر سر خودت بیاورد. 9 خوشا به حال کسیکه کودکان تو را بگیرد و آنها را به صخرهها بکوبد. |
Today’s Persian Version (TPV) © United Bible Societies, 2012.
United Bible Societies