مزامیر 6 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شدهای خداوند، جانم را برهان برای سالار سرایندگان با همراهی سازهای زهی در مایه شِمینیت. مزمور داوود 1 ای خداوند، مرا در غضب خود توبیخ منما. و مرا در خشم خویش تنبیه مکن! 2 ای خداوند، بر من کرم فرما زیرا که پژمردهام! ای خداوند، مرا شفا ده زیرا که استخوانهایم مضطرب است، 3 و جان من به شدّت پریشان است. پس تو، ای خداوند، تا به کی؟ 4 ای خداوند، برگرد و جانم را خلاصی ده! به رحمت خویش مرا نجاتبخش! 5 زیرا که در مرگ یاد از تو نمیشود! در عالم مردگان کیست که تو را حمد گوید؟ 6 از ناله خود واماندهام! تمامی شب تخت خواب خود را در اشک غرق میکنم، و بستر خویش را به گریه تر میسازم! 7 چشم من از غصه بیقوت شد و به سبب همه دشمنانم تار گردید. 8 ای همه بدکاران از من دور شوید، زیرا خداوند صدای گریه مرا شنیده است! 9 خداوند استغاثه مرا شنیده است. خداوند دعای مرا اجابت خواهد نمود. 10 همه دشمنانم به شدّت خجل و پریشان خواهند شد. رو برگردانیده، ناگهان خجل خواهند گردید. |
@ 2024 Korpu Company