حزقیال 2 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصردعوت خدا از حِزِقیال 1 او به من فرمود: «ای پسر انسان، برخیز و بایست تا با تو سخن گویم.» 2 هنگامی که او با من تکلم میکرد، روح خدا داخل من شد و مرا برخیزاند. آنگاه آن صدا را باز شنیدم، 3 که به من گفت: «ای پسر انسان، من تو را نزد بنیاسرائیل میفرستم، نزد قومی یاغی که علیه من طغیان کردهاند. ایشان و پدرانشان همواره نسبت به من گناه ورزیدهاند. 4 آنان قومی هستند سنگدل و سرکش، اما من تو را میفرستم تا کلام مرا به ایشان بیان نمایی. 5 این یاغیان چه بشنوند، چه نشنوند، این را خواهند دانست که در میان آنها نبیای وجود دارد. 6 «ای پسر انسان، از ایشان نترس! اگرچه تهدیدهای این قوم یاغی مانند خار و همچون نیش عقرب باشد، باکی نداشته باش! 7 چه گوش بدهند، چه ندهند، تو کلام مرا به گوش آنها برسان و فراموش نکن که ایشان، قومی یاغی و سرکش هستند. 8 «ای پسر انسان، به آنچه که به تو میگویم گوش کن و مانند ایشان یاغی نباش! دهانت را باز کن و هر چه به تو میدهم، بخور.» 9-10 آنگاه نگاه کردم و دیدم دستی به طرف من آمد و طوماری با خود آورد. وقتی طومار را باز کرد، دیدم که هر دو طرفش مطالبی نوشته شده، مطالبی که حاکی از اندوه، ماتم و نابودی است. |
کتابمقدّس، ترجمۀ معاصر™
© ۱۹۹۵، ۲۰۰۵، ۲۰۱۸، ۲۰۲۲ توسط Biblica, Inc.
با اجازۀ رسمی از Biblica, Inc.
حق چاپ در سراسر دنیا محفوظ است.
Persian Contemporary Bible™
Copyright © 1995, 2005, 2018, 2022 by Biblica, Inc.
Used with permission. All rights reserved worldwide.
Biblica, Inc.