Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -

غزل غزلها 3 - هزارۀ نو

1 شبانگاهان بر بستر خویش، او را که جانم دوست می‌دارد جُستم؛ او را جُستم، و نیافتم!

2 گفتم، «حال برخاسته، شهر را سراسر خواهم پیمود، و در هر کوی و برزن او را که جانم دوست می‌دارد، خواهم جُست!» پس او را جُستم، اما نیافتم!

3 قراولانِ شبگرد مرا یافتند؛ بدیشان گفتم‌: «آیا محبوبِ جان مرا دیده‌اید؟»

4 هنوز از ایشان چندان نگذشته بودم که محبوب جان خویش را یافتم! او را محکم گرفتم و رها نکردم، تا اینکه به خانۀ مادرم درآوردم، به حجرۀ او که به من آبستن شد.

5 ای دختران اورشلیم، شما را به غزالها و آهوانِ صحرا قسم، که عشق را تا سیر نگشته، زحمت مرسانید و بازمدارید!

6 این کیست که همچون ستونی از دود از بیابان برمی‌آید؟ که به مُر و کُندُر معطّر است، و به عطریاتِ بازرگانان، عطرآگین؟

7 هان این تختِ روانِ سلیمان است، که شصت تن از جنگاورانِ اسرائیل پیرامون آنند.

8 آنان جملگی به شمشیر مسلح‌اند و رزم‌آزموده، هر یک شمشیر بر میان، مهیای خطرات شب.

9 سلیمانِ پادشاه، تختِ روانی از سرو لبنان برای خویشتن ساخت.

10 تیرکهایش از نقره بود، کفِ آن از طلا، و کرسی‌اش از ارغوان! اندرونِ آن را دختران اورشلیم، با عشق دوخته بودند!

11 ای دختران صَهیون، بُرون آیید و بنگرید! سلیمان پادشاه را ببینید، با تاجی که مادرش بر سرش نهاد، در روز عروسی، در روز شادیِ دلش!

The Persian New Millennium Version © 2014, is a production of Elam Ministries. All rights reserved.

www.kalameh.com/shop

Elam Ministries
Lean sinn:



Sanasan