زَکریا 11 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳سقوط حاکمان ظالم 1 ای لبنان، دروازههایت را باز کن تا آتش، درختان سدر تو را بسوزاند. 2 ای درختان صنوبر گریه کنید، زیرا درختان سدر همه افتادهاند. آن درختان باشکوه نابود شدهاند! ای درختان بلوط باشان، زاری کنید، زیرا جنگل عظیم از بین رفته است. 3 گریه حاکمان را بشنوید، زیرا که حشمت و جلال آنها نابود شده است. غرّش شیرها را بشنوید، چون جنگلهای اُردن نابود شدهاند. دو شبان 4 یَهْوه، خدایم به من گفت: «شبان گوسفندانی شو که بهزودی باید سرشان بُریده شود. 5 کسانی که گوسفندان را میخرند و میکشند، مجازات نمیشوند. آنانی که آنها را میفروشند میگویند، 'خدا را شکر، ثروتمند شدیم.' حتّی شبانهای خودشان هم، بر آنها رحم نمیکنند.» 6 خداوند فرمود: «دیگر بر مردم روی زمین رحم نخواهم کرد، بلکه کاری خواهم کرد که آنها به دست همسایگان و پادشاهان بیفتند. این پادشاهان، زمین را ویران خواهند کرد و من مانع آنها نخواهم شد.» 7 تاجرانی که گوسفندان را خرید و فروش میکنند، مرا بهعنوان شبان گوسفندانی که قرار بود سرشان بُریده شود، استخدام کردند. پس من دو عصا در دست گرفتم، یکی را رحمت نامیدم و دیگری را اتّحاد و گلّه را چرانیدم. 8 از سه شبان دیگر که از من نفرت داشتند، بیزار شدم و در مدّت یک ماه خود را از شرّ آنها آسوده ساختم. 9 سپس به گوسفندان گفتم: «بعدازاین، شبانِ شما نخواهم بود. کسانی که مردنی هستند، بگذار بمیرند و آنانی که از بین رفتنی هستند، بگذار از بین بروند. کسانی هم که باقی میمانند، گوشت یکدیگر را خواهند خورد!» 10 آنگاه عصای رحمت را شکستم تا نشان بدهم که خداوند پیمانی را که با تمام قومها بسته بود، شکسته است. 11 پس آن پیمان در همان روز باطل شد و تاجران گوسفند که مرا تماشا میکردند، پیبردند که با کاری که من کردم، پیام خدا را به آنها رساندم. 12 بعد به آنها گفتم: «حالا اگر مایلید مزد مرا بدهید.» پس آنها سی تکّۀ نقره به من دادند. 13 خداوند به من گفت: «آنها را در خزانۀ معبدِ بزرگ بینداز.» پس من آن مبلغ هنگفت را که در نظر آنها ارزش من بود، در خزانۀ معبدِ بزرگ انداختم. 14 سپس عصای دوّم، یعنی عصای اتّحاد، را شکستم تا نشان بدهم که اتّحاد برادری بین یهودا و اسرائیل شکسته شده است. 15 آنگاه خداوند به من گفت: «برو این بار نقش یک شبان احمق را بازی کن. 16 من در این سرزمین شبانی را تعیین کردهام، امّا او از آنانی که در خطر هلاکت هستند، مراقبت نمیکند. گُمشدگان را هدایت نمیکند، زخمیها را معالجه نمیکند و به آنهایی که سالِم هستند خوراک نمیدهد، بلکه گوشت گوسفندان پروار را میخورد و سُمهایشان را میکَند. 17 وای بر شبانِ بیفایده که گلّه را ترک میکند. شمشیر در بازو و چشم راست او فرو خواهد رفت. بازویش خشک و چشمش بهکلّی کور خواهد شد.» |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies