غزل غزلها 7 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳محبوب 1 ای شاهدخت من، پایهای تو در کفش چه زیبا است. رانهایت مانند گوهرهایی هستند که هنرمندی آنها را تراشیده باشد. 2 ناف تو مانند پیالهای است که هرگز از شراب خالی نیست. کمرت همچون دستهٔ گندمی است در میان سوسنها. 3 سینههایت مثل دو غزال دوقلو هستند. 4 گردنت مثل بُرجی از عاج است و چشمانت همانند چشمههای شهر حِشبون کنار دروازۀ بِیتربیم. بینی تو به قشنگی بُرج لبنان است که بر سر راه دمشق قرار دارد. 5 سرت مثل کوه کَرمِل برافراشته و گیسوانت همچون ارغوان معطّرند؛ پادشاه اسیر حلقههای موی تو میشود. 6 ای محبوبۀ من، تو چقدر زیبا و دلکش هستی و عشق تو چقدر لذّتبخش است. 7 قامتی رعنا همچون درخت خرما و سینههایی همچون خوشههای خرما داری. 8 گفتم که از این درخت خرما بالا میروم و میوههایش را در دست خواهم گرفت. پستانهایت مانند خوشههای انگورند و بوی نَفَست مانند عطر سیب. 9 بوسههای تو همچون بهترین شرابها است. باشد که این شراب به نرمی به گلوی محبوبم فروریزد و از لب و دهانش جاری گردد. محبوبه 10 من از آنِ محبوبم هستم و اشتیاق او بر من است. 11 بیا ای محبوب من تا به دشت و صحرا برویم و شب را در دهکدهای به سر بریم 12 و صبح زود برخاسته به تاکستانها برویم تا ببینیم که آیا تاکهای انگور گل کرده و گُلهایشان شکُفتهاند، و آیا درختان انار شکوفه زدهاند. در آنجا عشق خود را به تو تقدیم خواهم کرد. 13 گُلهای مِهرگیاه عطر افشانند و نزدیک درهای ما انواع میوههای گوارا وجود دارند. من همۀ چیزهای لذیذِ تازه و کهنه را برای تو، ای محبوبم، فراهم کردهام. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies