Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -

روت 4 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳


ازدواج بوعَز با روت

1 بوعَز هم به دروازۀ شهر، جایی که مردم اجتماع می‌کردند، رفت. وقتی نزدیک‌ترین خویشاوند اِلیمِلِک، یعنی همان شخصی که بوعَز درباره‌اش سخن گفته بود، از آنجا می‌گذشت، بوعَز او را صدا زده گفت: «ای دوست عزیز، بیا اینجا پیش من بنشین.» پس او آمده در آنجا نشست.

2 سپس بوعَز از ده نفر از رهبران شهر نیز خواست تا بیایند و آنجا بنشینند. وقتی آن‌ها نشستند،

3 بوعَز به خویشاوند خود گفت: «حالا که نَعومی از موآب برگشته است، می‌خواهد مزرعه‌ای را که متعلّق به خویشاوند ما، اِلیمِلِک می‌باشد، بفرُوشد،

4 و من فکر می‌کنم تو باید از این موضوع باخبر شوی. اگر آن زمین را می‌خواهی، اکنون در حضور افرادی که در اینجا نشسته‌اند، آن‌ را بخر. امّا اگر تو آن‌ را نمی‌خواهی، بگو، چون حقّ خرید آن مزرعه اوّل با تو است؛ بعد از تو، من می‌توانم آن‌ را بخرم.» آن شخص گفت: «من آن‌ را می‌خرم.»

5 بوعَز گفت: «بسیار خوب، اگر تو مزرعه را از نَعومی می‌خری، سرپرستی روت، بیوۀ موآبی نیز با تو خواهد بود تا آن مزرعه برای خانوادۀ متوفّی باقی بماند.»

6 آن مرد در جواب گفت: «دراین‌صورت، من از حقّ خود در خرید مزرعه صرف‌نظر می‌کنم، چون فرزندان من آن‌ را به ارث نخواهند برد. من ترجیح می‌دهم از خرید آن خودداری کنم. تو آن‌ را بخر.»

7 در آن زمان، برای انجام یک معامله یا انتقال یک ملک، رسم بود که فروشنده، کفش خود را از پایش درآورد و آن‌ را به خریدار بدهد. به‌این‌ترتیب، اسرائیلی‌ها نشان می‌دادند که معامله انجام شده است.

8 وقتی آن مرد به بوعَز گفت: «تو آن‌ را بخر»، کفش خود را نیز از پایش درآورد و آن‌ را به بوعَز داد.

9 آنگاه بوعَز به رهبران و تمام مردمی که در آنجا گرد آمده بودند، گفت: «همۀ شما امروز شاهد هستید که من آنچه را متعلّق به اِلیمِلِک و پسرانش کلیون و مَحلون بود، از نَعومی خریده‌ام.

10 ‌علاوه‌ بر این، روت موآبی بیوۀ مَحلون نیز همسر من می‌شود. به‌این‌ترتیب، دارایی شخص مرحوم در خانوادۀ او حفظ می‌شود و نام او در بین قوم و شهر او ادامه خواهد یافت. امروز همۀ شما شاهد این امر هستید.»

11 رهبران قوم و سایر حاضران گفتند: «بله، ما شاهدیم. باشد که خداوند همسرت را مانند راحیل و لیّه که برای یعقوب فرزندان بسیاری آوردند، بگرداند. باشد که تو در میان خاندان اِفراتَه ثروتمند و در شهر بِیت‌لِحِم معروف شوی.

12 باشد فرزندانی که خداوند از این زن جوان به تو عطا خواهد کرد، خانوادۀ تو را مانند خاندان ‌فارَص، فرزند یهودا و تامار بگردانند.»


بوعَز و نسل او

13 بنابراین، بوعَز روت را به‌عنوان همسر خود به منزل برد. خداوند روت را برکت داد و او حامله شد و پسری به دنیا آورد.

14 زنان شهر به نَعومی ‌گفتند: «خدا را سپاس باد! او امروز به تو نوه‌ای عطا فرموده که حامی تو باشد. خدا او را در بین تمام قوم اسرائیل مشهور بگرداند.

15 عروست تو را دوست دارد و بیش از هفت پسر، تو را خدمت کرده است. اکنون برای تو نوه‌ای به دنیا آورده که زندگی تازه‌ای به تو خواهد بخشید و در پیری محافظ تو خواهد بود.»

16 نَعومی آن طفل را در آغوش گرفت و از او مراقبت نمود.

17 زنانی که در همسایگی آن‌ها زندگی می‌کردند طفل را عوُبیدْ نامیدند. آن‌ها به تمام مردم می‌گفتند: «پسری برای نَعومی زاییده شده است.»

18-22 عوُبیدْ پدر یَسّی، و یَسّی پدر داوود بود. نسب‌نامۀ خاندان ‌فارَص تا داوود به این شرح است: ‌فارَص، حِصرون، رام، عَمّیناداب، نَحشون، سَلمون، بوعز، عوُبیدْ، یَسّی و داوود.

Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023

United Bible Societies
Lean sinn:



Sanasan