رومیان 7 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳رابطۀ ما با شریعت 1 ای برادرانِ من، شما از شریعت اطّلاع دارید و میدانید که انسان فقط تا زمانیکه زنده است، ملزم به اطاعت از آن است. 2 مثلاً یک زن شوهردار، تا وقتیکه شوهرش زنده است، بنابر شریعت به او تعلّق دارد، امّا اگر شوهر او بمیرد، دیگر آن زن از قید حکمی که او را به شوهرش مقیّد میساخت، آزاد است. 3 از این جهت اگر آن زن در زمان حیات شوهرش با مرد دیگری زندگی کند، زناکار خوانده خواهد شد، امّا اگر شوهرش بمیرد، دیگر این حکم شامل حال او نیست و چنانچه با مرد دیگری ازدواج کند، مرتکب زنا نمیشود. 4 ای برادرانِ من، شما نیز جزئی از بدن مسیح هستید؛ نسبت به شریعت مُردهاید و اکنون به آن کسی که پس از مرگ زنده شد تعلّق دارید تا برای خدا ثمر بیاوریم. 5 زیرا هنگامیکه ما گرفتار طبیعت نفسانی بودیم، امیال گناهآلود که بهوسیلهٔ شریعت برانگیخته شده بود، در وجود ما کار میکرد و موجب مرگ ما میشد. 6 امّا اکنون از قید شریعت آزاد شدهایم، زیرا نسبت به آنچه که ما را در بردگی نگاه میداشت، مُردهایم تا بهوسیلهٔ روحالقدس از راه تازهای خدا را خدمت کنیم، نه از راه کهنۀ احکام نوشته شده. جنگ طبیعت نفسانی با روح خدا 7 پس چه بگوییم؟ آیا شریعت مقصّر است؟ به هیچ وجه! اگر شریعت نبود، من گناه را نمیشناختم. مثلاً اگر شریعت نگفته بود «طمع نکن»، من هرگز نمیدانستم طمعکردن چیست. 8 گناه با سوءاستفاده از این حکم شریعت، هر نوع طمعکاری را در زندگی من پدید آورد. زیرا گناه بدون شریعت، مثل جسد بیجان است. 9 خود من زمانی بیخبر از شریعت زنده بودم، امّا همینکه حکم شریعت آمد، گناه جان گرفت و من مُردم، 10 و شریعت که قرار بود به حیات منجر شود، در مورد من، مرگ به بار آورد. 11 زیرا گناه با استفاده از آن حکمِ شریعت مرا فریب داده کُشت. 12 بنابراین شریعت به خودی خود مقدّس است و تمام احکام آن مقدّس، عادلانه و نیکو. 13 آیا مقصود این است که چیزی نیکو موجب مرگ من شد؟ به هیچوجه! گناه این کار را کرد تا ماهیّت واقعیاش آشکار شود. گناه با استفاده از یکچیز نیکو موجب مرگ من شد تا بهوسیلهٔ این حکمِ شریعت، نهایتِ پلیدی گناه معلوم گردد. 14 ما میدانیم که شریعت روحانی است؛ امّا من انسانی نفسانی هستم و مانند بردهای به گناه فروخته شدهام. 15 نمیدانم چهکار میکنم؛ زیرا آنچه را که میخواهم انجام نمیدهم، بلکه برعکس، چیزی را که از آن تنفّر دارم بهعمل میآورم. 16 وقتی کاری میکنم که نمیخواهم بکنم، این نشان میدهد که من نیکو بودن شریعت را تصدیق میکنم. 17 پس درواقع من آن کسی که این کار را انجام میدهد نیستم، بلکه گناهی است که در من بهسر میبرد. 18 میدانم که در من یعنی در طبیعت نفسانی من هیچ نیکویی نیست، زیرا اگرچه میل به نیکی کردن در من هست، ولی قدرت انجام آن را ندارم. 19 آن نیکیای را که میخواهم، انجام نمیدهم، بلکه کار بدی را که نمیخواهم، بهعمل میآورم. 20 اگر کاری را که نمیخواهم، انجام میدهم، دیگر کنندۀ آن کار من نیستم، بلکه گناه است که در من به سر میبرد. 21 پس به این قاعدۀ کلّی پی میبرم که هر وقت میخواهم کار نیکویی انجام دهم، شرارت به ذهنم میآید. 22 باطناً از شریعت خدا لذّت میبرم، 23 ولی میبینم فرمان دیگری بر بدن من حاکم است که با فرمان حاکم بر ذهن من میجنگد و مرا اسیر فرمان گناهی میسازد که در اعضای بدن من است. 24 من چه آدم بدبختی هستم! چه کسی میتواند مرا از دست این بدن که مرا بهسوی مرگ میکشاند آزاد سازد؟ 25 خدا را شکر میکنم که او بهوسیلهٔ خداوند ما عیسای مسیح، چنین کاری را کرده است. خلاصه با عقل خود شریعت خدا را بندگی میکنم درحالیکه طبیعت نفسانی من بندۀ گناه است. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies