مکاشفه 21 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳آسمان و زمین جدید 1 آنگاه آسمانی جدید و زمینی جدید دیدم. زیرا آن آسمان و زمینِ نخست درگذشت و دیگر دریایی وجود نداشت. 2 شهر مقدّس یعنی اورشلیم جدید را دیدم که از آسمان از جانب خدا، مانند عروسی که برای شوهرش آراسته و آماده شده باشد، به زیر میآمد. 3 از تخت صدای بلندی شنیدم که میگفت: «اکنون مسکن خدا در میان آدمیان است و او در بین آنان ساکن خواهد شد و آنان قوم او، و او خدای آنان خواهد بود. 4 او هر اشکی را از چشمان آنها پاک خواهد کرد. دیگر از مرگ و غم و گریه و درد خبری نخواهد بود، زیرا چیزهای قدیم درگذشته است.» 5 سپس آن تختنشین گفت: «اکنون من همهچیز را نو میسازم.» و به من گفت: «این را بنویس زیرا این سخنان، راست است و قابل اعتماد.» 6 او به من گفت: «تمام شد! من 'الف' و 'ی'، ابتدا و انتها هستم. این است امتیاز کسی که پیروز شود؛ من به آنکه تشنه است از آب چشمۀ حیات، رایگان خواهم بخشید. 7 هرکه پیروز شود این همه را از من به ارث خواهد برد: من خدای او خواهم بود و او فرزند من. 8 امّا سزای ترسویان، بیایمانان، فاسدان، آدمکُشان، زناکاران، جادوگران، بُتپرستان و همهٔ دروغگویان دریاچهای مشتعل از آتش و گوگرد خواهد بود. این است مرگ دوّم.» اورشلیم جدید 9 آنگاه یکی از آن هفت فرشته که هفت پیاله پُر از هفت بلای آخر را به دست داشت، آمد و به من گفت: «بیا، من عروس یعنی همسر برّه را به تو نشان خواهم داد.» 10 او مرا در روح به فراز کوه بسیار بلندی برد و شهر مقدّس اورشلیم را به من نشان داد که از آسمان، از نزد خدا به زیر میآمد. 11 این شهر، با جلال خدایی و مانند جواهری گرانبها میدرخشید؛ آن مانند یشم بود و بهروشنی بلور. 12 دیوار بزرگ و بلندی با دوازده دروازه داشت که بر آنها دوازده فرشته بود و بر دروازهها، نامهای دوازده طایفۀ بنیاسرائیل نقش بسته بود. 13 سه دروازه به جانب مشرق بود، سه دروازه به جانب شمال، سه دروازه به جانب جنوب و سه دروازه به جانب مغرب. 14 دیوار شهر بر دوازده سنگ بنا شده بود و بر آن سنگها، نامهای دوازده رسول برّه نوشته شده بود. 15 فرشتهای که با من سخن میگفت، متری زرّین در دست داشت تا شهر و دیوارش و دروازههایش را با آن اندازه بگیرد. 16 شهر به شکل مربّع و پهنا و درازایش یکسان بود؛ اندازۀ آن با متری که در دست داشت، دو هزار و چهارصد کیلومتر بود. درازا و پهنا و بلندیش برابر بود. 17 دیوارش به بلندی شصت و پنج متر بود، یعنی با مقیاسهای انسانی که آن فرشته به کار میبرد. 18 دیوارش از یشم ساخته شده بود. خود شهر از طلای ناب و مانند شیشه، شفّاف بود. 19 سنگهایی که دیوارهای شهر بر آنها بنا شده بود، به انواع گوهرها آراسته شده بود. نخستین سنگ بنا از یشم بود، دوّمی لاجورد، سوّمی عقیق سفید، چهارمی زمرّد، 20 پنجمی عقیق سرخ، ششمی عقیق جگری، هفتمی زبرجد سبز، هشتمی یاقوت کبود، نهمی یاقوت زرد، دهمی عقیق سبز، یازدهمی فیروزه و دوازدهمی لعل بنفش بود. 21 دوازده دروازۀ آن شهر از دوازده مروارید بود و هر دروازه از یک مروارید ساخته شده بود. خیابان شهر از طلای ناب و مانند شیشه، شفّاف بودند. 22 در شهر معبدی ندیدم، زیرا معبدش خود خداوند، خدای قادر مطلق و برّهٔ مقدّس بود. 23 شهر نیازی به خورشید و ماه ندارد که بر آن بتابد؛ زیرا شکوه خدا بر آن نور میدهد و برّه چراغ آن است. 24 در نور او ملّتها زندگی خواهند کرد و پادشاهان زمین همۀ شکوه خود را به آنجا خواهند آورد. 25 دروازههای شهر، در روز بسته نخواهد بود و شب در آنجا وجود نخواهد داشت. 26 عزّت و جلال ملل به آنجا خواهد آمد، 27 امّا هیچ ناپاکی وارد آن نخواهد شد و نه کسی که گفتارش ناراست و کارهایش زشت و پلید است؛ فقط آن کسانی که نامشان در دفتر حیات برّه نوشته شده است، به آن وارد میشوند. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies