مکاشفه 14 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳سرود مقدّسین 1 آنگاه نگاه کردم و برّه را بر فراز کوه صهیون ایستاده دیدم. همراه او یکصد و چهلوچهار هزار نفر بودند که نام او و نام پدرش بر پیشانی آنها نوشته شده بود. 2 از آسمان صدایی شنیدم که مانند صدای آبشار و غرّش شدید رعد و صدای سرودِ چنگنوازانی بود که چنگهای خود را مینواختند. 3 آنها در برابر تخت و در حضور چهار موجود زنده و پیران سرودی تازه میسراییدند. آن سرود را هیچکس نمیتوانست بیاموزد، مگر آن یکصد و چهلوچهار هزار نفر که از تمام دنیا بازخرید شده بودند. 4 اینان مردمانی هستند که خود را با زنها نیالودهاند و باکره هستند و هر جا که برّه میرود، بهدنبال او میروند. آنها نوبر کسانی هستند که از میان انسانها برای خدا و برّه بازخرید شدهاند. 5 هیچ دروغی در دهان ایشان یافت نشد؛ آنها بیعیب هستند. سه فرشته 6 آنگاه فرشتهٔ دیگری را دیدم که در وسط آسمان در حال پرواز بود و مژدهٔ جاوادنی را به زمینیان و به همۀ ملّتها و طایفهها و زبانها و قومها میرسانید. 7 او با صدایی بلند فریاد میزد: «از خدا بترسید و او را حمد گویید، زیرا که ساعت داوری او فرارسیده است. او را که آسمان و زمین و دریا و چشمهها را آفرید، پرستش نمایید.» 8 سپس فرشتهای دیگر یعنی فرشتۀ دوّم ظاهر گشت و فریاد برآورد: «منهدم شد، منهدم شد بابِل بزرگ، همان که تمام ملّتها را مجبور کرد تا از شراب غضبآور زناکاری او بنوشند.» 9 فرشتۀ سوّم آمد و با صدای بلندی فریاد زده گفت: «هر کسی که حیوان وحشی و پیکرۀ او را پرستش نماید و نشانۀ او را بر پیشانی و یا دست خود بگیرد، 10 شراب غضب خدا را خواهد نوشید، یعنی شرابی پُرمایه و خالص که در جام خشم او ریخته شده. آنها در برابر فرشتگان مقدّس و در برابر برّه در شعلههای آتش و گوگرد عذاب خواهند دید. 11 دود آتشی که آنها را عذاب میدهد تا ابد بلند خواهد بود و برای آنانی که حیوان وحشی و پیکرهاش را پرستش میکنند و نشان او را دریافت میدارند، نه در روز آرامشی است و نه در شب. 12 این پایداری مقدّسین را میطلبد، آنان که احکام خدا را نگاه میدارند و ایمان خود را به عیسی حفظ میکنند.» 13 صدایی از آسمان شنیدم که میگفت: «این را بنویس: خوشا به حال کسانی که از این پس در خداوند میمیرند.» و روح خدا میگوید: «آری، آنان از زحمات خویش راحت خواهند شد، زیرا نتیجهٔ کارهایشان با آنها خواهد بود.» دروی محصول زمین 14 آنگاه همچنان که مینگریستم، ابر سفیدی ظاهر شد و بر آن ابر کسی مانند پسر انسان نشسته بود که تاجی طلایی بر سر و داسی تیز در دست داشت. 15 و فرشتۀ دیگری از معبد بیرون آمد و با صدایی بلند خطاب به آنکس که روی ابر نشسته بود گفت: «داس خود را بردار و درو کن؛ زیرا موسم درو رسیده و محصول زمین کاملاً آمادهٔ برداشت است.» 16 پس آنکس که روی ابر نشسته بود، داس خویش را بکار برد و محصول زمین درو شد. 17 بعد فرشتۀ دیگری از معبد آسمان بیرون آمد. او نیز داس تیزی در دست داشت. 18 سپس از قربانگاه فرشتۀ دیگری که حافظ آتش قربانگاه است، آمد و به صاحب داس تیز فریاد زده گفت: «داس تیز خود را بکار ببر و انگورهای تاکستان این جهان را بچین. زیرا خوشههای آن رسیده است.» 19 پس آن فرشته داس خود را بکار برد و انگورهای تاکستان این جهان را چید و آنها را در چرخُشتِ بزرگ غضب خدا ریخت. 20 انگورها در خارج شهر در آن چرخُشت لگدکوب شد، و سیلابی از خون جاری شد که به مسافت سیصد کیلومتر و به بلندی افسار اسبان بود. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies