مکاشفه 1 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳مقدّمه 1 این مکاشفهٔ عیسای مسیح است که خدا به او عطا فرمود تا آنچه را که باید بهزودی رخ دهد، به غلامانش نشان دهد. او فرشتۀ خود را نزد غلام خویش یوحنا فرستاد، 2 و یوحنا با بیان آنچه دیده است به حقّانیّت کلام خدا و شهادت عیسای مسیح گواهی میدهد. 3 خوشا به حال کسی که کلمات این نبوّت را میخواند و خوشا به حال کسانی که به کلمات این نبوّت گوش میدهند و طبق آنچه در این نبوّت نوشته شده است، عمل میکنند! زیرا زمان وقوع آنها نزدیک است. درود به کلیساهای هفتگانه 4 از طرف یوحنا تقدیم به هفت کلیسای استان آسیا: فیض و سلامتی از جانب او که هست، بود و خواهد آمد و از جانب هفت روح که در پیشگاه تخت پادشاهی او هستند، 5 و از جانب عیسای مسیح، آن شاهد امین، آن نخستزاده از میان مردگان و فرماندهٔ پادشاهان زمین، بر شما باد. او ما را محبّت نموده با خون خود ما را از گناهانمان آزاد کرده است. 6 و ما را به سلطنت رسانید تا بهعنوان کاهنان، خدا یعنی پدر او را خدمت کنیم. او را تا ابد جلال و قدرت باد، آمین. 7 اینک او با ابرها میآید! همه و از جمله آن کسانی که به او نیزه زدند، او را خواهند دید و همۀ قومها جهان بهخاطر او سوگواری خواهند کرد. آری، چنین خواهد شد! آمین. 8 خداوند خدا، آن قادر مطلق، میگوید: «من 'الف' و 'ی' هستم، که بود و هست و خواهد آمد.» ظهور مسیح 9 من یوحنا، برادر شما، پیرو عیسی، که در رنج و در پادشاهی و در بردباری با شما شریک هستم، بهخاطر موعظۀ کلام خدا و شهادت به عیسی در جزیرهای به نام پاتْموس مقیم بودم. 10 آن روز، روز خداوند بود و روحالقدس مرا فراگرفت، و در آن حال، از پشت سَرخود صدای بلندی مثل صدای شیپور شنیدم 11 که به من میگفت: «آنچه را که میبینی در کتابی بنویس و به این هفت کلیسا، یعنی کلیساهای: اَفِسُس، اِسمیرنا، پِرغامُس، طیاتیرا، ساردِس، فیلادلفیا، و لائودیکیه بفرست.» 12 برگشتم تا ببینم کیست که با من سخن میگوید و وقتی برگشتم، هفت چراغدان زرّین دیدم. 13 در میان چراغدانها کسی را دیدم که شبیه «پسر انسان» بود که ردای بلندی بر تن داشت و زِرِه زرّینی به دور سینهاش بود. 14 موهای سر او مثل پشم یا برف سفید بود و چشمانش مثل آتش میدرخشید. 15 پایهایش مثل برنزی که در کوره گداخته و صیقل داده شده باشد، درخشان بود و صدایش مانند صدای آبشار. 16 او در دست راست خود، هفت ستاره داشت و از دهانش شمشیری تیز و دو دَم بیرون آمده بود و چهرهاش مانند خورشید نیمروز میدرخشید. 17 وقتی او را دیدم، مثل مُرده پیش پای او افتادم، امّا او دست راست خود را بر من گذاشت و گفت: «نترس، من اوّل و آخر هستم. 18 من زنده بودم و مُردم و اکنون تا ابد زنده هستم و کلیدهای مرگ و جهان مردگان را در دست دارم. 19 آنچه را میبینی بنویس، آنچه که اکنون هست و آنچه که بعدازاین اتّفاق خواهد افتاد. 20 مفهوم سِرّ آن هفت ستارهای که در دست راست من دیدی و آن هفت چراغدان زرّین این است: آن هفت ستاره فرشتگان هفت کلیسا و آن هفت چراغدان، همان هفت کلیسا میباشند. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies