اعداد 16 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳شورش قورَح، داتان و اَبیرام 1 روزی قورَح پسر یِصهار نوه قُهات، از طایفۀ لاوی با داتان و اَبیرام پسران اِلیاب و اون پسر فِلِت، که هر سه از طایفۀ رِئوبین بودند 2 همراه با دویست و پنجاه نفر از رهبران شناخته شده که از میان قوم برگزیده شده بودند، همدست شده علیه موسی شورش کردند. در این توطئه دویست و پنجاه نفر از رهبران شناخته شده هم که از طرف مردم انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. 3 آنها نزد موسی و هارون رفته گفتند: «شما از حدّ خود تجاوز کردهاید! همۀ قوم اسرائیل متعلّق به خداوند میباشند و خداوند با همۀ ما است. پس چرا شما خود را از قوم خداوند برتر میشمارید؟» 4 وقتی موسی این سخنان را شنید، به خاک افتاد 5 و به قورَح و همراهانش گفت: «فردا صبح خداوند به شما نشان خواهد داد که چه کسی به او تعلّق دارد و چه کسی مقدّس است و چه کسی را برگزیده است که به حضور او نزدیک شود. 6 پس ای قورَح، تو و همراهانت فردا صبح با بخورسوزهای خود بیایید، 7 و در آنها آتش نهاده و در حضور خداوند بر آنها بُخور دود کنید. آنوقت معلوم خواهد شد که خداوند چه کسی را انتخاب کرده است. ای پسران لاوی، این شما هستید که از حدّ خود تجاوز کردهاید.» 8 موسی به قورَح و همراهانش گفت: 9 «ای لاویان بشنوید. آیا به نظر شما این امر کوچکی است که خدای اسرائیل شما را از بقیّهٔ قوم اسرائیل جدا نمود تا در حضور او وظایف خیمهٔ مقدّس را انجام داده بقیّهٔ قوم را خدمت کنید؟ 10 خداوند به تو و همۀ لاویان اجازهٔ حضور در نزد او را بخشید و حال میخواهید کاهن هم باشید. 11 بنابراین تو و همراهانت با این کار، با خداوند مخالفت میکنید. هارون چه کرده است که شما از او شکایت میکنید؟» 12 سپس موسی به داتان و اَبیرام، پسران اِلیاب پیام فرستاد که بیایند، امّا آنها در جواب گفتند: «ما نمیآییم. 13 آیا این کافی نبود که تو ما را از سرزمینی که در آن شیر و عسل جاری بود، بیرون آوردی تا در این بیابان هلاک شویم؟ حالا میخواهی بر ما حکومت هم بکنی؟ 14 تو هنوز ما را به سرزمینی که شیر و عسل در آن جاری است نیاوردهای و یا مزرعهها و تاکستانهایی برای ملکیّت خودمان به ما ندادهای. آیا میخواهی ما را فریب بدهی؟ ما نمیآییم.» 15 موسی خشمگین شد و به خداوند گفت: «قربانیهای ایشان را قبول نکن. من حتّی یک الاغ هم از آنها نگرفتهام و به هیچکدام آنها زیانی نرساندهام.» 16 موسی به قورَح گفت: «تو و دویست و پنجاه نفر همراهانت فردا صبح به حضور خداوند بیایید. هارون نیز خواهد آمد. 17 هریک از شما بُخورسوز خود را بیاورد، و در آن بُخور گذاشته بر قربانگاه تقدیم کند. هارون هم با بُخورسوز خود حاضر خواهد شد.» 18 پس همگی بُخورسوز خود را آوردند و در آن آتش نهاده بخور کردند و با موسی و هارون جلوی ورودی خیمهٔ مقدّس ایستادند. 19 بعد قورَح تمام قوم اسرائیل را بر ضد موسی و هارون تحریک نمود و همه را در جلوی ورودی خیمهٔ مقدّس جمع کرد. ناگهان حضور پُرجلال خداوند بر تمام قوم اسرائیل ظاهر شد. 20 خداوند به موسی و هارون گفت: 21 «خود را از این مردم جدا کنید، زیرا میخواهم همۀ آنها را در یک لحظه هلاک کنم.» 22 امّا موسی و هارون به خاک افتاده گفتند: «ای خدا، ای خدای حیاتبخش همهٔ انسانها، آیا بهخاطر گناه یک نفر بر تمام قوم خشمگین میشوی؟» 23 خداوند به موسی گفت: 24 «پس به قوم اسرائیل بگو که از چادرهای قورَح و داتان و اَبیرام دور شوند.» جزای شورشیان 25 آنگاه موسی با رهبران قوم بهطرف چادر داتان و اَبیرام رفت 26 و به مردم گفت: «خواهش میکنم که از اطراف چادرهای این مردان شریر دور شوید و به اموال آنها دست نزنید، مبادا بهخاطر گناهان آنها شما نیز هلاک شوید.» 27 پس آنها از اطراف چادرهای قورَح و داتان و اَبیرام دور شدند. داتان و اَبیرام با زنان و فرزندان خود از چادر بیرون آمده جلوی چادرهای خود ایستادند. 28 آنگاه موسی گفت: «بهاینوسیله خواهید دانست که خداوند مرا فرستاده تا تمام این کارها را انجام بدهم و اینکه آنها را به ارادۀ خود نکردهام. 29 اگر این مردم به مرگ طبیعی بمیرند یا به عاقبت بقیّهٔ مردم دچار شوند، درآنصورت خداوند مرا نفرستاده است. 30 امّا اگر خداوند کار تازهای انجام دهد و زمین باز شده اینها را با همۀ اموالشان در خود فرو بَرَد و زنده، به گور بروند، آنوقت خواهید دانست که این مردان به خدا اهانت کردهاند.» 31 به مجرّدی که سخنان موسی تمام شد، زمین زیر پای قورَح و داتان و اَبیرام باز شد 32 و آنها را همراه با خانوادهها و همدستان و همۀ اموالشان در خود فروبرد. 33 سپس شکاف زمین بر آنها بسته شد و همگی با همۀ دارایی خود زندهبهگور شده هلاک گشتند. 34 سایر بنیاسرائیل که نزدیک آنها ایستاده بودند، از فریاد آنها پا به فرار گذاشتند، مبادا زمین آنها را هم ببلعد. 35 بعد آتشی از جانب خداوند فرود آمد و آن دویست و پنجاه نفری را که بُخور تقدیم میکردند، سوزاند. آتشدانها 36 خداوند به موسی گفت: 37 «به اِلعازار پسر هارون کاهن بگو که آتشدانها را از بین شعلههای آتش بیرون بیاورد، چون وقف من شدهاند، مقدّس میباشند. 38 او باید خاکستر بُخورسوزهای برنزی این مردان را که به قیمت جان خود گناه کردند، دور بریزد. بعد از بخورسوزها ورقههای نازک ساخته آنها را برای پوشش قربانگاه به کار بِبَرد، زیرا از آنها در حضورِ خداوند استفاده شده و مقدّس گشتهاند. این پوشش قربانگاه برای بنیاسرائیل خاطرهای عبرتانگیز خواهد بود.» 39 پس اِلعازار کاهن از آتشدانهای برنزی کسانیکه سوخته شده بودند، برای پوشش قربانگاه ورقه ساخت، 40 تا برای بنیاسرائیل درس عبرتی باشد و هیچکسی بهغیراز نسل هارون، جرأت نکند که در حضور خداوند بُخور بسوزاند، مبادا به همان بلایی گرفتار شود که بر سر قورَح و پیروانش آمد. بهاینترتیب دستورات خداوند به موسی همه به انجام رسید. هارون مردم را نجات میدهد 41 ولی فردای آن روز، بنیاسرائیل بار دیگر علیه موسی و هارون لب به شکایت گشودند و گفتند: «شما قوم خداوند را کشتید.» 42 امّا وقتیکه مردم بر ضد موسی و هارون جمع شدند، ناگهان دیدند که ابر خیمهٔ مقدّس را دربرگرفته و حضور پُرجلال خداوند ظاهر شده است. 43 آنگاه موسی و هارون به جلوی خیمهٔ مقدّس رفتند، 44 و خداوند به موسی گفت: 45 «از این مردم دور شوید تا آنها را در یک لحظه هلاک سازم.» امّا موسی و هارون در حضور خداوند به خاک افتادند. 46 موسی به هارون گفت: «بُخورسوز خود را بگیر و از قربانگاه روی آن آتش بگذار و بر آن بُخور بریز و بهسرعت بین مردم رفته برای ایشان کفّاره کن تا گناهانشان بخشیده شود، زیرا آتش خشم خداوند بر آنها شعلهور گردیده و بلا شروع شده است.» 47 هارون طبق دستور موسی عمل کرد و باعجله به میان مردم رفت و دید که بلا شروع شده، پس بُخور بر آتش نهاد و برای آنها کفّاره کرد. 48 او بین زندگان و مردگان ایستاد و بلا رفع شد. 49 علاوه بر آنانی که روز قبل بهخاطر شورش قورَح هلاک شده بودند، چهارده هزار و هفتصد نفر دیگر نیز مردند. 50 وقتی بلا متوقّف شد، هارون نزد موسی به ورودی خیمهٔ مقدّس بازگشت. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies