Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -

نِحِمیا 5 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳


ستمدیدگی فقرا

1 پس از چندی، بسیاری از مردم، زن و مرد علیه یهودیان دیگر شروع به شکایت کردند.

2 بعضی از آن‌ها می‌گفتند: «ما خانوادۀ بزرگی هستیم و برای زنده ماندن به غلاّت نیازمندیم.»

3 دیگران می‌گفتند: «ما مجبور شدیم کشتزارها، تاکستان‌ها و خانه‌هایمان را گرو بگذاریم که قدری غلّه بگیریم تا از گرسنگی نمیریم.»

4 گروهی دیگر می‌گفتند: «ما پول قرض گرفته‌ایم تا مالیاتِ کشتزارها و تاکستان‌هایمان را به شاهنشاه بدهیم.

5 ما نیز چون دیگر یهودیان از یک نژاد هستیم. آیا فرزندان ما به خوبیِ ایشان نیستند که ما مجبور هستیم فرزندانمان را به بردگی بفروشیم؟ گروهی از دختران ما هم‌اکنون به بردگی فروخته شده‌اند. ما بیچاره شده‌ایم زیرا کشتزارها و تاکستان‌های ما را از ما گرفته‌اند.»

6 هنگامی‌که من این شکایات را شنیدم، خشمگین شدم.

7 بعد از این‌که با خود اندیشیدم، رهبران و بزرگان قوم را سرزنش کرده به ایشان گفتم: «شما برادران خود را مورد ستم قرار داده‌اید!» پس برای دادرسی به این موضوع، یک گردهم‌آیی عمومی اعلام کردم،

8 و گفتم: «ما تا آنجا که توانسته‌ایم، خویشاوندان یهودی خود را که خودشان را به بردگی به بیگانگان فروخته بودند، بازخرید کرده‌ایم. اکنون شما خویشاوندان خود را مجبور می‌کنید که خودشان را به شما بفروشند، یعنی به قوم خودشان!» رهبران خاموش ماندند و حرفی برای گفتن نیافتند.

9 سپس گفتم: «کاری که می‌کنید درست نیست. آیا نباید با خداترسی گام بردارید تا مورد تمسخر بیگانگان یعنی دشمنانمان قرار نگیرید؟

10 من، همراهانم و خادمانم نیز به مردم پول و غلاّت قرض داده‌ایم. حال بیایید از بازپرداخت وام‌هایمان صرف‌نظر کنیم.

11 همۀ بدهکاری‌های ایشان را از پول یا غلّه یا شراب یا روغن زیتون ببخشید و کشتزارها، تاکستان‌ها، باغ‌های زیتون و خانه‌های آنان را فوراً بازگردانید.»

12 رهبران پاسخ دادند: «ما آنچه را تو گفتی، انجام خواهیم داد؛ ما اموال را باز خواهیم گرداند و وام‌ها را خواهیم بخشید.» آنگاه کاهنان را فراخواندم و رهبران را مجبور کردم که در حضور ایشان سوگند یاد کنند که به وعدۀ خود وفا نمایند.

13 آنگاه شالی را که به کمر خود بسته بودم باز کردم و آن‌ را تکان داده گفتم: «خدا هر کسی را که به وعدۀ خود عمل نکند، چنین خواهد تکانید؛ خانه‌ها و تمام دارایی او را خواهد گرفت و چیزی برای او باقی نخواهد گذاشت.» همۀ کسانی‌ که آنجا بودند آمین گفتند و خداوند را ستایش کردند و رهبران پیمان خود را نگاه داشتند.


از خودگذشتگی نِحِمیا

14 در مدّت دوازده سالی که من فرماندار یهودا بودم، یعنی از سال بیستم تا سال سی و دوّم سلطنت اردشیر شاهنشاه پارس، نه من و نه خویشاوندانم از سهم غذایی که به‌عنوان فرماندار حقّ خوردن آن‌ را داشتیم، نخوردیم.

15 هر فرمانداری که قبل از من آمده بود، باری بر مردم شده بود و از ایشان روزانه چهل تکّۀ نقره به‌علاوۀ غذا و شراب می‌گرفت. حتّی مأموران آن‌ها به ایشان ستم می‌کردند. امّا من به‌خاطر ترس از خدا چنین عمل نکردم.

16 من تمام نیروی خود را صرف ساختن دیوار کردم و هیچ زمینی نخریدم و همۀ کارکنان من در ساختن دیوار به من پیوستند.

17 علاوه‌بر‌ این‌ها صد و پنجاه نفر از یهودیان و رهبران آن‌ها و همچنین کسانی‌ که از ملل همسایه می‌آمدند، بر سر سفرۀ من غذا می‌خوردند.

18 من هر روز یک گاو نر، شش رأس از بهترین گوسفندان و تعداد زیادی مرغ و ده روز یک‌بار مقدار فراوانی شراب تازه تهیّه می‌کردم. باوجوداین هرگز از مردم نخواستم که سهمیۀ مخصوصی را که به فرمانروایان تعلّق داشت، به من بدهند، زیرا بار مردم به‌قدر کافی سنگین بود.

19 ای خدا، نزد تو دعا می‌کنم که تمامی کارهایی را که برای این قوم انجام داده‌ام، به نیکی برای من به‌یاد آوری.

Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023

United Bible Societies
Lean sinn:



Sanasan