مَرقُس 2 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳شفای مفلوج ( متّی 9:1-8 ؛ لوقا 5:17-26 ) 1 بعد از چند روز، عیسی به کفرناحوم بازگشت و به همه خبر رسید که او در خانه است. 2 عدّۀ زیادی در آنجا جمع شدند، بهطوریکه حتّی در جلوی در خانه هم جایی نبود، و عیسی پیام خود را برای مردم بیان میکرد. 3 عدّهای مرد مفلوجی را که بهوسیلهٔ چهار نفر حمل میشد، نزد او آوردند، 4 امّا به علّت زیادی جمعیّت، نتوانستند او را نزد عیسی بیاورند. پس قسمتی از سقف اتاقی را که عیسی در آنجا بود برداشتند؛ سپس آنجا را باز کرده مرد مفلوج را درحالیکه روی تُشک خود خوابیده بود، پایین فرستادند. 5 عیسی وقتی ایمان ایشان را دید، به مرد مفلوج گفت: «ای فرزند، گناهان تو آمرزیده شد.» 6 چند نفر از علمای یهود که آنجا نشسته بودند، پیش خود فکر کردند: 7 «چرا این شخص چنین میگوید؟ این کُفر است. چه کسی جز خدا میتواند گناهان را بیامرزد؟» 8 عیسی فوراً فهمید آنها چه افکاری در سر دارند. پس به آنها فرمود: «چرا چنین افکاری را در دل خود راه میدهید؟ 9 آیا به این مفلوج گفتن 'گناهانت آمرزیده شد' آسانتر است یا گفتن 'برخیز تُشک خود را بردار و راه برو'؟ 10 امّا برای اینکه شما بدانید که پسر انسان در روی زمین اختیار آمرزیدن گناهان را دارد، به مفلوج گفت: 11 «ای مفلوج، به تو میگویم برخیز، تُشک خود را بردار و به خانۀ خود برو!» 12 آن مرد برخاست و فوراً بستر خود را برداشت و در برابر چشم همه خارج شد. همه بسیار شگفتزده شدند و خدا را حمدکنان میگفتند: «ما تابهحال چنین چیزی ندیده بودیم.» دعوت از لاوی ( متّی 9:9-13 ؛ لوقا 5:27-32 ) 13 بار دیگر عیسی به کنار دریاچۀ جلیل رفت. مردم نزد او آمدند و او به تعلیم آنان پرداخت. 14 همچنان که میرفت، لاوی پسر حَلفی را دید که در محل وصول عوارض نشسته بود. عیسی به او گفت: «بهدنبال من بیا!» لاوی برخاست و بهدنبال او رفت. 15 وقتی عیسی در خانۀ لاوی سر سفره نشسته بود، عدّۀ زیادی از خراجگیران و خطاکاران با او و شاگردانش نشسته بودند، چون بسیاری از آنها پیرو او بودند. 16 وقتی عدّهای از علمای فریسی او را دیدند که با خراجگیران و خطاکاران غذا میخورد، به شاگردانش گفتند: «چرا با خراجگیران و خطاکاران غذا میخورد؟» 17 عیسی این را شنید و به آنها فرمود: «بیماران احتیاج به طبیب دارند، نه تندرستان. من آمدهام تا خطاکاران را دعوت نمایم، نه پرهیزکاران را.» دربارۀ روزه ( متّی 9:14-17 ؛ لوقا 5:33-39 ) 18 هنگامیکه شاگردان یحیی و فریسیان روزهدار بودند، عدّهای نزد عیسی آمده پرسیدند: «چرا شاگردان یحیی و فریسیان روزه میگیرند، امّا شاگردان تو روزه نمیگیرند؟» 19 عیسی در پاسخ گفت: «آیا میتوان انتظار داشت دوستان داماد تا زمانیکه داماد با آنها است، روزه بگیرند؟ نه، تا زمانیکه داماد با آنها است، آنها روزه نمیگیرند. 20 امّا زمانی خواهد آمد که داماد از ایشان گرفته میشود؛ در آنوقت روزه خواهند گرفت. 21 هیچکس لباس کهنه را با پارچۀ نو وصله نمیکند. اگر چنین کند، آن وصله آب رفته کوچک میشود و پارگی بدتری ایجاد میکند. 22 همچنین هیچکس شراب تازه را در مَشکهای کهنه نمیریزد. اگر چنین کند، شراب، مَشک را میترکاند و مَشک و شراب هر دو از بین میروند. شراب تازه را در مَشکهای نو باید ریخت.» دربارۀ سَبَّت ( متّی 12:1-8 ؛ لوقا 6:1-5 ) 23 در یک روز سَبَّت، عیسی از میان مزرعههای گندم میگذشت و شاگردانش درحالیکه راه میرفتند، شروع به چیدن خوشههای گندم کردند. 24 فریسیان به او گفتند: «نگاه کن، چرا شاگردان تو کاری میکنند که در روز سَبَّت جایز نیست؟» 25 عیسی پاسخ داد: «مگر نخواندهاید که داوود وقتی خود و یارانش گرسنه و محتاج غذا بودند، چه کرد؟ 26 در زمانی که اَبْیاتار کاهن اعظم بود، داوود به خانۀ خدا وارد شد و نان تقدیس شده را که جز کاهنان کسی حقّ خوردن آنها را نداشت، خورد و به همراهان خود نیز داد.» 27 و آنگاه به آنها فرمود: «سَبَّت برای انسان بهوجود آمد، نه انسان برای سَبَّت. 28 بنابراین پسر انسان صاحب اختیار روز سَبَّت هم هست.» |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies