Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -

مَرقُس 12 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳


مَثَل تاکستان و باغبان شریر
( متّی 21‏:33‏-46 ؛ لوقا 20‏:9‏-19 )

1 عیسی به سخن خود ادامه داد و در قالب مَثَل به ایشان گفت: «مردی تاکستانی احداث کرد و دیواری دور آن کشید. در داخل آن چَرخُشتی برای گرفتن آب انگور کند و بُرجی هم ساخت. بعد آن‌ را به باغبانان اجاره داد و خود به سفر رفت.

2 در موسم انگور، غلامی را نزد باغبانان فرستاد تا سهم خود را از محصول تاکستان بگیرد.

3 امّا آن‌ها آن غلام را گرفته کتک زدند و دست‌خالی بازگرداندند.

4 صاحب تاکستان غلام دیگری نزد ایشان فرستاد. باغبانان سرش را شکستند و با بی‌احترامی برگرداندند.

5 باز غلام دیگری فرستاد، امّا او را کشتند. بسیاری از کسان دیگر را نیز همین‌طور، بعضی را زدند و بعضی را کشتند.

6 صاحب باغ فقط یک نفر دیگر داشت که بفرستد و آن هم پسر عزیز خودش بود. سرانجام او را فرستاد و پیش خود گفت، 'آن‌ها احترام پسرم را نگاه خواهند داشت.'

7 امّا باغبانان به یکدیگر گفتند، 'این وارث است؛ بیایید او را بکُشیم تا میراث او مال خودمان بشود.'

8 پس پسر را گرفتند و او را کُشتند و جسدش را از تاکستان بیرون انداختند.

9 اکنون صاحب تاکستان چه خواهد کرد؟ او آمده این باغبانان را خواهد کشت و تاکستان را به دیگران واگذار خواهد کرد.

10 مگر شما این نوشته را نخوانده‌اید که، 'آن سنگی که معماران رد کردند، اکنون سنگ سر زاویه شده است.

11 این‌ کار خداوند است، و به نظر ما عجیب است.'»

12 رهبران یهود در صدد برآمدند عیسی را دستگیر کنند چون فهمیدند روی سخن او با آن‌ها بود، امّا از مردم می‌ترسیدند. پس او را ترک کرده رفتند.


سؤال دربارۀ پرداخت مالیات
( متّی 22‏:15‏-22 ؛ لوقا 20‏:20‏-26 )

13 پس آن‌ها عدّه‌ای از فریسیان و طرفداران هیرودیس را نزد عیسی فرستادند تا با سؤالات خویش او را به دام بیندازند.

14 آن‌ها نزد او آمده گفتند: «ای استاد، می‌دانیم که تو شخص درستی هستی و از کسی طرف‌داری نمی‌کنی، چون به ظاهر اشخاص نگاه نمی‌کنی، بلکه به‌درستی راه خدا را تعلیم می‌دهی. آیا دادن مالیات به قیصر روم جایز است یا خیر؟ آیا باید مالیات بدهیم یا نه؟»

15 عیسی به نیرنگ ایشان پی برد و فرمود: «چرا مرا امتحان می‌کنید؟ یک سکّۀ نقره بیاورید تا ببینم.»

16 آن‌ها برایش سکّه‌ای آوردند. او به ایشان گفت: «نقش و عنوان چه کسی روی آن است؟» جواب دادند: «نقش و عنوان قیصر.»

17 پس عیسی فرمود: «بسیار خوب، آنچه را مال قیصر است، به قیصر و آنچه مال خدا است، به خدا بدهید.» و آنان از سخنان او تعجّب کردند.


سؤال دربارۀ رستاخیز مردگان
( متّی 22‏:23‏-33 ؛ لوقا 20‏:27‏-40 )

18 بعد صدوقیان نزد او آمدند. این فرقه می‌گویند که پس از مرگ، رستاخیزی وجود ندارد. آن‌ها از عیسی پرسیدند:

19 «ای استاد، موسی برای ما نوشته است اگر مردی بمیرد و زنش بدون فرزند باشد، برادرش موظّف است آن زن را بگیرد تا برای او فرزندانی بیاورد.

20 هفت برادر بودند؛ اوّلی زنی گرفت و بدون فرزند مرد.

21 بعد دوّمی آن زن را گرفت و او هم بدون فرزند مرد. همین‌طور سوّمی.

22 تا بالاخره هر هفت نفر مردند و هیچ فرزندی به‌جا نگذاشتند. بعد از همه، آن زن هم مرد.

23 در روز رستاخیز وقتی آن‌ها دوباره زنده می‌شوند، او زن کدام‌یک از آن‌ها خواهد بود؟ چون هر هفت نفر با او ازدواج کرده بودند.»

24 عیسی در پاسخ گفت: «آیا گمراهی شما به این دلیل نیست که نه از کتب مقدّس خبر دارید و نه از قدرت خدا؟

25 زیرا وقتی مردگان قیام کنند، دیگر نه زن می‌گیرند و نه شوهر می‌کنند، بلکه مانند فرشتگان آسمانی خواهند بود.

26 و امّا دربارۀ قیامت مردگان، مگر تا‌به‌حال در کتاب موسی دربارۀ بوتۀ سوزان نخوانده‌اید که خدا چطور با او صحبت کرد و فرمود: 'من خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب هستم.'

27 خدا، خدای مردگان نیست، بلکه خدای زندگان است. شما سخت در اشتباه هستید.»


بزرگ‌ترین فرمان
( متّی 22‏:34‏-40 ؛ لوقا 10‏:25‏-28 )

28 یکی از علما که بحث آنان را شنید و پی برد که عیسی جوابی عالی به آن‌ها داده است، جلو آمده پرسید: «مهمترین فرمان شریعت کدام است؟»

29 عیسی جواب داد: «اوّل این است: بشنو، ای اسرائیل خداوند خدای ما، خداوند یکتا است.

30 خداوند، خدای خود را با تمام دل و تمام جان و تمام ذهن و تمام قدرت خود محبّت نما.

31 و دوّم این است: همسایه‌ات را مانند جان خود محبّت نما. هیچ فرمانی بزرگ‌تر از این دو وجود ندارد.»

32 آن شخص به او گفت: «ای استاد، درست است. حقیقت را فرمودی؛ خدا یکی است و به‌جز او خدایی نیست

33 و محبّت نمودن به او با تمامی دل و تمامی عقل و تمامی قدرت، و محبّت به همسایه مثل خود، از همۀ قربانی‌های سوختنی و هدایای قربانی‌ بالاتر است.»

34 وقتی عیسی دید که جوابی عاقلانه داده است، به او گفت: «تو از پادشاهی خدا دور نیستی.» بعد از آن دیگر کسی جرأت نمی‌کرد از عیسی سؤالی بکند.


داوود و مسیح
( متّی 22‏:41‏-46 ؛ لوقا 20‏:41‏-44 )

35 عیسی ضمن تعلیم خود در معبدِ بزرگ چنین گفت: «علما چطور می‌توانند بگویند که مسیح، پسر داوود است؟

36 در‌حالی‌که خود داوود با الهام روح‌القدس گفت: 'خداوند به خداوند من گفت: در دست راست من بنشین تا دشمنانت را زیر پای تو اندازم.'

37 پس وقتی خود داوود او را خداوند می‌خواند، چطور او می‌تواند پسر داوود باشد؟» عدّۀ بسیاری با علاقه به سخنان او گوش می‌دادند.


هشدار عیسی علیه معلّمین شریعت
( متّی 23‏:1‏-36 ؛ لوقا 20‏:45‏-47 )

38 عیسی درضمن تعلیم خود به آن‌ها فرمود: «از علما که دوست دارند با رداهای بلند به این سو و آن سو بروند و در بازارها مورد احترام مردم واقع شوند

39 و بهترین جای‌ها را در کنیسه‌ها و ضیافت‌ها انتخاب می‌کنند، بر حذر باشید.

40 مال بیوه‌زن‌ها را می‌بلعند و محض خودنمایی دعاهای خود را طول می‌دهند. کیفر آن‌ها سخت‌تر خواهد بود.»


هدیۀ یک بیوه‌زن
( لوقا 21‏:1‏-4 )

41 عیسی در برابر صندوق خزانهٔ معبدِ بزرگ نشسته بود و می‌دید که چگونه اشخاص در آن صندوق پول می‌اندازند. بسیاری از دولتمندان پول‌های زیادی می‌انداختند.

42 بیوه‌زن فقیری هم آمد و دو سکّۀ ناچیز در صندوق انداخت.

43 عیسی شاگردانش را فراخواند و فرمود: «به‌یقین به شما می‌گویم که این بیوه‌زن فقیر بیش از همۀ کسانی‌ که در صندوق پول ریختند، پول داده است.

44 چون آن‌ها از آنچه که زیاده داشتند دادند، امّا او با وجود تنگ‌دستی، هرچه داشت یعنی تمام معاش خود را داد.»

Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023

United Bible Societies
Lean sinn:



Sanasan