مَرقُس 11 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳ورود پیروزمندانۀ مسیح به اورشلیم ( متّی 21:1-11 ؛ لوقا 19:28-40 ؛ یوحنا 12:12-19 ) 1 وقتی به بِیتفاجی و بِیتعَنْیا در کوه زیتون که نزدیک اورشلیم است رسیدند، عیسی دو نفر از شاگردان خود را پیشاپیش فرستاد 2 و به آنها چنین دستور داد: «به دهکدۀ روبهرو بروید. همینکه وارد آن شدید، کرّه الاغی را در آنجا بسته خواهید دید که هنوز کسی بر آن سوار نشده است. آن را باز کنید و به اینجا بیاورید. 3 اگر کسی پرسید، 'چرا آن را باز میکنید؟' بگویید: خداوند آن را لازم دارد. و او بدون تأخیر، آن را به اینجا خواهد فرستاد.» 4 آن دو نفر رفتند و در کوچهای کرّه الاغی را دیدند که جلوی دری بسته شده بود؛ آن را باز کردند. 5 بعضی از کسانی که در آنجا ایستاده بودند، به آنها گفتند: «چرا این کرّه الاغ را باز میکنید؟» 6 آنها همانطور که عیسی به ایشان فرموده بود جواب دادند و کسی مانع ایشان نشد. 7 کرّه الاغ را نزد عیسی آوردند و لباسهای خود را روی آن انداختند و او سوار آن شد. 8 عدّۀ زیادی از مردم، لباسهای خود را جلوی راه عیسی انداختند، و عدّهای هم شاخ و برگ درختان را بُریده جلوی راه او میگسترانیدند. 9 کسانی که از جلو و عقب او را همراهی میکردند، با فریاد میگفتند: «خدا را سپاس باد! مبارک باد آن کسی که به نام خداوند میآید. 10 فرخنده باد پادشاهی پدر ما داوود که در حال آمدن است! خدا را در عرش بَرین حمد و سپاس باد!» 11 عیسی وارد اورشلیم شد و به معبدِ بزرگ رفت. در آنجا همهچیز را از نظر گذرانید. امّا چون دیروقت بود، با آن دوازده شاگرد به بِیتعَنْیا رفت. درخت انجیر بیمیوه ( متّی 21:18-19 ) 12 روز بعد وقتی آنها از بِیتعَنْیا برمیگشتند، در بین راه عیسی گرسنه شد. 13 از دور درخت انجیر پُربرگی دید و رفت تا ببیند که آیا میتواند چیزی در آن پیدا کند. وقتی به آن رسید، جز برگ چیزی ندید چون هنوز فصل انجیر نبود. 14 پس به درخت فرمود: «دیگر هرگز کسی از میوۀ تو نخواهد خورد!» و شاگردانش این را شنیدند. ورود عیسی به معبدِ بزرگ ( متّی 21:12-17 ؛ لوقا 19:45-48 ؛ یوحنا 2:13-22 ) 15 آنها به اورشلیم آمدند و عیسی وارد معبدِ بزرگ شد و به بیرون راندن بازرگانان و مشتریان آنها پرداخت. میزهای صرّافان و چهار پایههای کبوتر فروشان را به هم ریخت 16 و به کسی اجازه نمیداد که برای حمل اجناس از صحن معبدِ بزرگ عبور کند. 17 او به مردم تعلیم داده میگفت: «در کتب مقدّس نوشته شده است، 'معبدِ بزرگ من عبادتگاهی برای همۀ ملّتها خواهد بود؟' امّا شما آن را کمینگاه دزدان ساختهاید.» 18 وقتی سران کاهنان و علما این را شنیدند، در صدد برآمدند راهی برای از بین بردن او پیدا کنند. آنها از او میترسیدند، چون همۀ مردم از تعالیم او حیران بودند. 19 در غروب آن روز، عیسی و شاگردان از شهر بیرون رفتند. درسی از درخت انجیر ( متّی 21:20-22 ) 20 صبح روز بعد درضمن راه آنها دیدند که آن درخت انجیر از ریشه خشک شده است. 21 پطرس آن واقعه را بهیاد آورد و گفت: «ای استاد، نگاه کن، درخت انجیری را که نفرین کردی، خشک شده است.» 22 عیسی در جواب آنها گفت: «به خدا ایمان داشته باشید 23 بهیقین به شما میگویم اگر کسی به این کوه بگوید، 'حرکت کن و به دریا پرتاب شو' و شک و شبههای به دل راه ندهد بلکه ایمان داشته باشد که هرچه بگوید میشود، برای او چنان خواهد شد. 24 بنابراین به شما میگویم: آنچه را که در دعا طلب میکنید، خواهید یافت و به شما داده خواهد شد. 25 وقتی برای دعا میایستید، اگر از کسی شکایتی دارید، او را ببخشید تا پدر آسمانی شما هم خطاهای شما را ببخشد. [ 26 امّا اگر شما دیگران را نبخشید، پدر آسمانی شما هم خطاهای شما را نخواهد بخشید.]» اقتدار و اختیار عیسی ( متّی 21:23-27 ؛ لوقا 20:1-8 ) 27 آنها بار دیگر به اورشلیم آمدند. وقتی عیسی در معبدِ بزرگ قدم میزد، سران کاهنان و علما و مشایخ نزد او آمدند 28 و از او پرسیدند: «به چه اختیاری این کارها را میکنی؟ چه کسی به تو اختیار انجام چنین کارهایی را داده است؟» 29 عیسی در پاسخ گفت: «من هم از شما سؤالی دارم؛ اگر جواب دادید، به شما خواهم گفت که به چه اختیاری این کارها را میکنم. 30 آیا تعمید یحیی از جانب خدا بود، یا از جانب انسان؟ به من جواب بدهید.» 31 آنها بین خود بحث کرده گفتند: «اگر بگوییم از جانب خدا بود، او خواهد گفت، 'پس چرا به او ایمان نیاوردید؟' 32 امّا اگر بگوییم از جانب انسان بود...» آنها از مردم میترسیدند، چون همه یحیی را نبی میدانستند. 33 ازاینرو در جواب عیسی گفتند: «ما نمیدانیم.» عیسی به ایشان گفت: «پس من هم نمیگویم به چه اختیاری این کارها را میکنم.» |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies