Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -

لوقا 13 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳


توبه یا هلاکت

1 در آن‌وقت، عدّه‌ای آمده به عیسی دربارۀ جلیلیانی خبر دادند که پیلاطُس خون آن‌ها را با خون قربانی‌هایشان درهم آمیخته بود.

2 عیسی به آنان جواب داد: «آیا تصوّر می‌کنید این جلیلیان که دچار آن سرنوشت شدند، از سایر جلیلیان خطاکارتر بودند؟

3 یقیناً خیر! به شما می‌گویم که اگر توبه نکنید، همۀ شما مانند آنان هلاک خواهید شد.

4 و یا خیال می‌کنید آن هجده نفری که در هنگام فروریختن بُرجی در سیلوحا کُشته شدند، که از سایر مردمانی که در اورشلیم زندگی می‌کردند گناهکارتر بودند؟

5 خیر، بلکه مطمئن باشید اگر توبه نکنید، همۀ شما مانند آنان هلاک خواهید شد.»


مَثَل درخت بی‌ثمر

6 عیسی برای آنان این مَثَل را آورده گفت: «مردی در تاکستانش درخت انجیری داشت. او برای چیدن میوه به آنجا رفت ولی چیزی بر آن نیافت.

7 پس به باغبان گفت، 'ببین اکنون سه سال است که من می‌آیم و در این درخت دنبال میوه می‌گردم ولی چیزی پیدا نمی‌کنم. آن‌ را بِبُر! چرا بگذاریم زمین را به‌ هدر دهد؟'

8 امّا او جواب داد، 'ارباب، بگذار یک سال دیگر هم بماند تا من دورش را بکنم و کود بریزم.

9 اگر در موسم آینده میوه آورد، چه بهتر؛ وگرنه، دستور بده تا آن‌ را ببرند.'»


شفای زن خمیده پشت در روز سَبَّت

10 یک روز سَبَّت، عیسی در کنیسه‌ای به تعلیم مشغول بود.

11 در آنجا زنی حضور داشت که روحی پلید او را مدّت هجده سال علیل کرده بود. پشتش خمیده شده بود و نمی‌توانست راست بایستد.

12 وقتی عیسی او را دید، به او فرمود: «ای زن، تو از این بیماری شفا یافته‌ای.»

13 بعد دست‌های خود را بر آن زن گذاشت و قامت او فوراً راست شد و او به شکرگزاری خدا پرداخت.

14 امّا سرپرست کنیسه از این‌که عیسی در روز سَبَّت شخصی را شفا داده بود، خشمگین شد و به جماعت گفت: «شش روز برای کار کردن تعیین شده است؛ در یکی از آن روزها بیایید و شفا بگیرید، نه در روز سَبَّت.»

15 عیسای خداوند در جواب او فرمود: «ای ریاکاران! آیا کسی در میان شما پیدا می‌شود که در روز سَبَّت گاو یا الاغ خود را از آخور باز نکند و برای آب دادن بیرون نبرد؟

16 پس چه عیب دارد اگر این زن که دختر ابراهیم است و هجده سال گرفتار شیطان بود، در روز سَبَّت از این بندها آزاد شود؟»

17 وقتی عیسی این سخنان را فرمود، مخالفان او خجل گشتند، در‌حالی‌که عموم مردم از کارهای شگفت‌انگیزی که انجام می‌داد، شادمان بودند.


مَثَل‌های دانۀ خَردَل و خمیرمایه
( متّی 13‏:31‏-32 ؛ مرقس 4‏:30‏-33 )

18 عیسی به سخنان خود ادامه داده فرمود: «پادشاهی خدا مانند چیست؟ آن‌ را به چه چیز تشبیه کنم؟

19 مانند دانۀ خَردَلی است که شخصی آن‌ را در باغ خود کاشت. آن دانه رشد کرد و درختی شد و پرندگان آمدند و در میان شاخه‌هایش آشیانه گرفتند.»

20 باز فرمود: «پادشاهی خدا را به چه چیز تشبیه کنم؟

21 مانند خمیرمایه‌ای است که زنی آن‌ را با سه پیمانه آرد مخلوط کرد تا تمام خمیر وَر بیاید.»


درِ تنگ
( متّی 7‏:13‏-14 ، 7‏:21‏-23 )

22 عیسی به سفر خود در شهرها و روستاها ادامه داد و در‌حالی‌که به‌سوی اورشلیم می‌رفت، به مردم تعلیم می‌داد.

23 شخصی از او پرسید: «ای آقا، آیا فقط عدّۀ کمی نجات می‌یابند؟» عیسی به ایشان پاسخ داد:

24 «سخت بکوشید تا از در تنگ داخل شوید و بدانید که عدّۀ بسیاری برای ورود کوشش خواهند کرد ولی موفّق نخواهند شد.

25 بعد از آنکه صاحب‌خانه برخیزد و در را ببندد، شما خود را بیرون خواهید دید و در آن موقع در را کوبیده خواهید گفت، 'ای آقا، در را برای ما باز کن' امّا جواب او فقط این خواهد بود، 'من شما را نمی‌شناسم و نمی‌دانم از کجا آمده‌اید.'

26 بعد شما خواهید گفت، 'ما با تو سر یک سفره خوردیم و نوشیدیم و تو در کوچه‌های ما تعلیم می‌دادی.'

27 امّا او باز به شما خواهد گفت، 'شما را نمی‌شناسم و نمی‌دانم از کجا آمده‌اید. ای بدکاران، همه از پیش چشم من دور شوید.'

28 شما ابراهیم و اسحاق و یعقوب و تمام انبیا را در پادشاهی خدا خواهید دید در‌حالی‌که خودتان بیرون رانده شده‌اید. در آن زمان چقدر گریه خواهید کرد و دندان بر دندان خواهید فشرد.

29 مردم از مشرق و مغرب و شمال و جنوب آمده در پادشاهی خدا بر سر سفره خواهند نشست.

30 آری، آنان که اکنون آخرین هستند، اوّلین و آنان که اکنون اوّلین هستند، آخرین خواهند بود.»


ماتم برای اورشلیم
( متّی 23‏:37‏-39 )

31 در آن موقع عدّه‌ای از فریسیان نزد او آمده گفتند: «اینجا را ترک کن و به‌جای دیگری برو. هیرودیس قصد جان تو را دارد.»

32 عیسی جواب داد: «بروید و به آن روباه بگویید، 'من امروز و فردا دیوها را بیرون می‌رانم و شفا می‌دهم و در روز سوّم کارم را به کمال خواهم رسانید.'

33 امّا باید امروز و فردا و پس فردا به سفر خود ادامه دهم، زیرا این محال است که نبی در جایی جز اورشلیم بمیرد.

34 «ای اورشلیم، ای اورشلیم، ای شهری که انبیا را می‌کشی و آنانی را که نزد تو فرستاده می‌شوند، سنگسار می‌کنی! چه بسیار آرزو داشته‌ام مانند مرغی که جوجه‌های خود را زیر پَروبالش می‌گیرد، فرزندان تو را به دور خود جمع کنم، امّا نخواستی.

35 به شما می‌گویم که معبدِ بزرگ شما متروک به شما واگذار خواهد شد! و بدانید که دیگر مرا نخواهید دید تا آن زمان که بگویید، 'متبارک است آن کسی‌ که به نام خداوند می‌آید.'»

Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023

United Bible Societies
Lean sinn:



Sanasan